توصیه هایی از ایت الله محمد تقی بهجت (رحمه الله علیه)
زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول میطلبید و میگویید:
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
“ أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟ ”
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور – کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
“ غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد! ” ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
“ از بعضی گریهها ناراحت هستم! ”
یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
“ در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
“در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.”
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- میباشد.
در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارت نامه میخواندند. همین زیارت نامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت
shiaha.com
ج-شرط حضور
باتوجه به مطلب یاد شده و چنان که در زیارت نامه ی امام (علیه السّلام) هم می خوانیم که « واشهد انَّکَ تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و انت حي عندَ ربُّکَ مرزوق» یعنی من گواهی می دهم که تو هم اکنون موقعیت مرا ناظری و سخنم را شنیده پاسخ مرا میگویی و می طلبد که با نگاهی معرفتی دوباره به زیارت این امامان معصوم(علیه السّلام)بنگریم وخدای ناکرده عمل غیر معرفتی انجام ندهیم ؛ زیرا مهم ترین شرطی که همواره در بیان خود ا مامان راجع به زیارت آنان بیان شده ، عارف به حق آنان بوده است.
اگر به راستی ما بر آن عقیده ایم که « امام زنده و مرده ندارد» باید چنین در نظر بیاوریم که هم اکنون امام (علیه السّلام) آنجا نشسته است ، ما را می بیند و جواب سلام ما را می دهد و در واقع به دیدن خود امام رفته ایم ، آیا شرط ادب است که در حضور او داد و فریاد به راه اندازیم در حالی که خداوند ما را از بلند کردن صدا در حضور پیامبر نهی کرده ، و طبق روایاتی که داریم این عتبات هر کدام یکی از خانه های پیامبر و خود آن امام ، پاره تن پیامبر می باشد، چرا وقتی به خانه ی یک بزرگی مشرف می شویم ، در محضر او ساکت و آرام می ایستیم و تا اجازه ندهد نمی نشینیم و لب به سخن نمی گشاییم ،امّا همین ما ، چنین آدابی را در تشرّف خود به حرم رعایت نمی کنیم.
نویسنده به یاد دارد درایّام جوانی آن گاه که به حرم امام رضا(علیه السّلام) مشرف می شد، بسیار وقت ها حضرت آیت الله عظمی فقید مرحوم میلانی (ره) را می دید که بعد از نماز به زیارت آمده و پشت سر حضرت پای دیوار کنار درگاه ایستاده ، سر به زیر انداخته و همانند یک عبد ذلیل که به سرور خود احترام می کند و از دیر به خدمت رسیدن خود احساس سرافکندگی می کند و به زبان حال از او عذر می خواهد ، داشت امام را زیارت می کرد .در سیمای ایشان می نگریستم تا ببینم چیزی بر لب زمزمه می کند اما میدیدم ساکت و آرام بی هیچ کلمه ای بر لب ، بی اختیار از گوشه های چشم ایشان پیاپی قطره های اشک بر محاسنشان می افتاد و گر چه به ظاهر آرام می نمود و لیکن در درون او غوغای بود که همان زلال اشک ها از آن خبر می داد.
یکی دیگر از آشنایان طریق معرفت ، وقتی به زیارت می رفت ، دقیقاً مانند این که امام(علیه السّلام) را می بیند می گفت :« آقا، سلام علیکم» و بعد به درب ورودی نزدیک میشد و در حالی که بازوی او به درب چسبیده بود ، می گفت « اجازه می فرمایید؟» و پس از آن اجازه ورود می یافت ، در گوشه ای رو به امام می نشست و از من می خواست تا برای او زیارت « امین الله » یا زیارت « جامعه کبیره» بخوانم و تأکید می کرد که با توجه بخوان! چنان که گویی با امام داری حرف می زنی ، و من در ضمن زیارت خواندن ،گاهی به او ملتفت می شدم ، می دیدم چشمهایش از شدت گریه قرمز شده است اما صدا بر نمی آوردو سعی می کند بغض هایش را در سینه حبس کند .
البته نگارنده از همه انتظار این حالات را ندارد زیرا چنان که گفته شدمعرفت و ایمان دارای درجه هایی است و همه در آن مقام های کشف وشهود روحانی قرار ندارند.حضوری گر همی خواهی ازاو غائب مشوحافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا وهملها.
نکته ای که توجه بدان در زیارت امام (علیه السّلام) ازهمه بیشتر اهمیّت دارد و راه رسیدن به درجه های بالاتر معرفتی نیزهست، این است که انسان سعی کند ارتباط روحی با امام برقرار نماید، یعنی در واقع ،با تمامی قلب وجان خود به حضور بیاید ، چنان که گویی تن را همچون کفشها در آستانه ی درب رها کرده است. مسلماً اگر کسی بتواند چنین حضور روحانی را درحرم و یا بیرون از حرم پیدا کند ، جمال امام (علیه السّلام) را با چشم بصیرت خواهد دید و با او سخن خواهدگفت .دراین ارتباط پدر نگارنده حکایتی داشت که یکی از سادات در شهر قاین مورد ضرب و شتم یکی از زورمندان قرار گرفت تاجایی که قادر به راه رفتن نبود و همسایه ها او را به خانه اش رساندند. او در بستر بیماری به آشنایان خود گفت : مرا روبه روی مشهد قرار دهید و سپس همراه با آه درونی خطاب به امام رضا(علیه السّلام) گفت: « یاجداه دیدی که چه به سرم آوردند !» پدرم نقل کردساعتی طول نکشید که آن زورگو به سزای اعمال خود رسید و داغی برای همیشه بردل او نهاده شد . منظور این حکایت این است که بدانیم امامی که در مشهد از قاین صدای استغاثه را شنیده و پاسخ می دهد ، آیا در داخل حرم صدای شما را نمی شنود؟! اگر چنین است عیب از شماست و بلند و کوتاهی صدا چاره نمی کند ، باید ارتباط روحی پیدا کرد تا امام شما را در محدوده ی روشن عرفانی شما ببیند و صدای شما را شنیده لبیک بگوید! بیایید یک بار دیگر امام رضا(علیه السّلام) را با معرفت به حق او زیارت کنیم!
سلام علی آل طاها و یاسین
سلام علی آل ختم النّبیّین
امام به حق شاه مطلق که آمد
حریم درش قبله گاه سلاطین
علی بن موسی الرّضا کزخدایش
رضا شدلقب چون رضا بود آیین
(جامی)