الگوی گفت و گوی دینی

 

"امام رضا علیه السلام الگوی گفت و گوی دینی"

تصور کنید مجلسی را که ریش سفیدان مسیحیان و یهودیان و بزرگ متکلمان و پیشوای زرتشتیان و دیگر صاحبان فکر و اندیشه؛ اعم از خداپرست و غیر خداپرست، همه جمع شده اند تا با یک نفر بحث کنند و شاید بتوانند نقطه ضعفی در ادب یا اخلاق یا فکر و استدلال از او بگیرند و در نهایت جایزه ای بگیرند، حالا این یک نفر باید خودش را نشان دهد. از آن طرف نیز محذورات جو سیاسی و پشتیبانی حکومت از مخالفان را ضمیمه کنید تا معلوم شود که کار چقدر سخت است.

ما ادب گفت و گوی دینی با مخالفان را از این مجلس مناظره امام رضا(علیه السلام ) باید بیاموزیم. مجلسی که مأمون عباسی بر پا کرده بود تا بلکه از شأن امام بکاهد؛ بخصوص که هر کسی می‌خواست رشته سخن را به جایی ببرد و امام باید با هر کس بر اساس مبانی خودش سخن بگوید.
نخست آنکه هیچ گزارش تاریخی نداریم که توهین و اهانت در میان افراد این مجلس به میان آمده باشد و همین یعنی برای هر گفت و گوی ثمربخش باید فضای اخلاق و ادب و احترام حاکم باشد.
دوم اینکه وقتی با کسی گفت و گو می‌کنیم، باید اطلاع کافی از دیدگاه‌های او و خاستگاه فکری اش داشته باشیم و به افراد چیزی نسبت ندهیم که خودشان نمی پذیرند.
سوم آنکه از انگیزه آنها برای گفت و گوی علمی بحث نکنیم و افراد را متهم نکنیم یا لااقل اظهار نکنیم که هدف شما تخریب ماست، بلکه اصل را بر این بگذاریم که چیزی را نمی‌دانند یا بر انها مشتبه شده و در جست و جوی حقیقت هستند.
چهارم اینکه مجال حرف زدن به دیگری بدهیم و سخن او را قطع نکنیم.
تفصیل گزارش تاریخی مناظره امام رضا(علیه السلام) با پیروان ادیان و مکاتب را شیخ طبرسی در الاحتجاج آورده است و در کتاب منتهی الامال، اثر گرانقدر محدث قمی نیز نقل شده و در کتاب سیره پیشوایان، اثر استاد مهدی پیشوایی به قلمی روان و متین، این واقعه بازگویی شده است.
از جمله مقاطع داستان آن است که امام به یکی از یاران خود به نام نوفلی فرمود: ای نوفلی! آیا می‌ترسی دلایل مرا باطل کنند و راه را بر من ببندند؟ می‌دانی کی مأمون از کار خود پشیمان می‌شود؟ هنگامی که استدلالات مرا در برابر اهل تورات و اهل انجیل و اهل زبور به همان کتابهای خودشان و در برابر صابئان به زبان عبریشان و در برابر موبدان زرتشتی به زبان فارسی و در برابر اهل روم به زبان رومی و در برابر پیروان مکتبهای دیگر به زبان خودشان بشنود؛ آن گاه مأمون پشیمان می‌شود ولا حول ولا قوه الا با... العظیم.
امام در این مجلس مناظره طوری راه را بر مخالفان بست که وقتی به جاثلیق، پیشوای مسیحیان فرمود: اکنون هر چه می‌خواهی سؤال کن، او خودداری کرد و گفت، شخص دیگری سؤال کند. قسم به حق مسیح که گمان نمی‌کردم در میان مسلمانان کسی چون شما باشد.
بدین ترتیب، منطق قوی اسلام بر محور ولایت اهل بیت(علیهم السلام) و متصل به کانون پرفروغ اهل بیت(علیهم السلام) درخشیدن گرفت و امام(علیه السلام) به خوبی توانست تناقضهای فکری انان و بن بستهای علمی آنان را آشکار کند. با این حال، گزارشی تاریخی دیده نشده که این افراد توبه کرده و مسلمان شده باشند. از اینجا می‌توان استفاده کرد که مخالفت مخالفان با اسلام همواره از سر جهل و نادانی نیست. گاه ترس از دست رفتن موقعیتها و منصبها یا روحیه عناد و لجاج و دیگر امراض اخلاقی مانع تسلیم در برابر حق است؛ یعنی همان دردی که در جهان امروز بیش از هر چیز سبب شعله‏ ور شدن آتش اسلام ‏هراسی است.

 

حجت الاسلام و المسلمین رضا اسلامی استاد دانشگاه ادیان و مذاهب قم
نشریه بین ا لمللی، فرهنگی،ا جتماعی وا عتقادی زائر

بازدید: 339