- فلسفه نیاز به رهبری
- مرجعیت دینی
- تفاوت نبوت وامامت
- استمرار نبوت
- نیاز به وجود امام
- تاثیرمعنوی واجتماعی
- امام شاهد بر اعمال
- حفظ مواریث معنوی
- امام، مفسر قرآن
فلسفه نیاز به رهبری
فلسفه نیاز به رهبری دینی
نیاز به حاکم الهی و مدیریت دینی ـ اجتماعی، از جنبه های متعددی قابل بررسی است پس از پذیرش توحید و نبوت و تشریع قوانین الهی نیاز به مدیریت اجتماعی برای تحقق و حفظ حدود الهی معلوم است زیرا بدون نظارت و حاکمیت قانون، چه بسا عده ای حاضر نیستند از منافع خود به خاطر دیگران بگذرند و لذا خدا در نظام تشریع، سر پرستان ومدیران شایسته و امینی را قرار داده تا مفاسد اجتماعی را از جامعه بر کنده و احکام الهی را اجرا کنند.
بنابراین نیاز به رهبری اختصاصی به جوامع اسلامی ندارد، بلکه هیچ ملتی در طول تاریخ یافت نمی شود که بدون سرپرست زندگی کرده باشد، زیرا مسائل دینی و دنیایی برای تحقق در اجتماع به مدیریت و رهبری نیازمند است. علاوه بر آن در نظام حکیمانه خداوندی نمی توان تصور کرد که این ضرورت نادیده گرفته شده باشد و بندگان بدون داشتن رهبری، رها شده باشند. رهبری که مایه پایداری جامعه است و با ستیز با ظالمان، سایه سنگین آن ها را از سرمظلومان کوتاه می گرداند.1
پی نوشت:
1-عیون الاخبار/ج2 /ص100، علل الشرایع/ج1/ص274
مرجعیت دینی
مرجعیت دینی
امام رضا (علیه السلام) در این رابطه می فرمایند :
« و امر الا مامه من کمال الدین و لم یمض صلی الله علیه و اله حتی بین لا مته معالم دینه و اوضح لهم سبلهم و ترکهم علی قصد الحق و اقام لهم علیا علما و اماماً».1
موضوع امامت و تعیین امام از لوازم کمال دین است پیامبر بدرود حیات نگفت مگر پس از این که مسائل مهم و اصلی دین را برای مسلمانان بیان کرد و راه ها را برای آنان نشان داد و انتخاب حق را به ایشان وانهاد و علی را به عنوان شاخص و امام بر مردمان تعیین کرد و بر جا نهاد.
البته پیامب (صلی الله علیه و اله و سلم) در بیان احکام و دستورات الهی فرو گذار ننموده ، اسلام را به طور تمام و کمال برای علی(علیه السلام) تبین نموده، تا او هم برای اوصیاء پس از خود بیان کند، در ادامه جانشینان او، دین را به مردم عرضه نمایند.
بنابراین، ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) کارشناسان دین مبین اسلام هستند که از سوی خدا تعیین شده اند و انتخاب مردم در آن دخالتی نداشته، قهراً باید مصون از هر گونه خطا و اشتباه باشند، در نتیجه ایشان کارگزاران حکومت الهی محسوب می شوند.
پیامبر (ص) در خطبه غدیر خطاب به مردم چنین می فرمایند :
پس خداوند به من وحی فرمود به نام خداوند بخشنده مهربان ای پیامبر، آنچه را که از جانب پروردگار بر تو نازل شده درباره علی، یعنی درباره خلافت علی بن ابیطالب ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالت او را به انجام نرسانده ای و خداوند تو را از مردمان حفظ می کند، ای گروه مردم، من در رساندن و تبلیغ آنچه خدای تعالی بر من نازل فرموده کوتاهی نمی کنم و علت نزول این آیه را برایتان بیان می نمایم.
همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد و مرا از جانب خداوند سلام ـ و اوست سلام ـ مامور نمود که در این محل حضور شما بپا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که : همانا علی بن ابیطالب برادر، وصی و جانشین من ( بر امت من ) و امام پس از من است، همانا کس که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.
حکم او جاری و گفتار او لازم و فرمان او ناخداست. هر کس با او مخالفت کند مورد لعنت بوده و هر کس از او تبعیت و او را تصدیق کند مورد رحمت خداوند خواهد بود. ای گروه مردم ! این آخرین بار است که در این جمع بر پا خواسته ام. پس بشنوید و اطاعت کنید. همانا خداوند عزوجل صاحب اختیار و معبود شماست، سپس بعد از او صاحب اختیارتان پیامبر اوست که اکنون با شما سخن می گوید و آنگاه پس از من به امر پروردگارتان علی سر پرست و صاحب اختیار و امام شماست آنگاه امامت در ذریه من از فرزندان علی خواهد بود تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید.
بنابراین، رهبر و امام باید از جانب خدا و پیامبر(ص) تعیین شود، هم چنانکه حضرت رضا (علیه السلام) در ضمن حدیث سلسه الذهب از اجداد گرامیش امامت را منجی الهی و از شروط پذیرش اقرار به توحید معرفی می نماید.
پی نوشت:
1- بحارالانوار/ج6/ص60 ،تحف العقول/ص514
تفاوت نبوت وامامت
تفاوت نبوت وامامت
نبوت، راهنمایی است و امامت، رهبری ختم نبوت به معنای ختم راهنمایی الهی است نه ختم رهبری الهی. راهنمایی، تنها جنبه آموزشی و تبلیغی دارد. اما رهبری، جنبه تحریک و سوق دادن و در راه انداختن است وظیفه نبی، تنها تبلیغ دین و نشان دادن راه است ( و ما علی الرسول الا البلاغ)
اما علاوه بر راهنمایی و ارشاد، سامان دادن، سازماندهی به قوای افراد، تشکل قدرت، تحریک اندیشه ها و تولید شوق و رغبت در آن ها و نیز بیداری خفتگان و ایجاد انگیزه برا ی نا شکفته ها به سوی سازندگی، در مفهوم رهبری داخل است.
به دیگر کلام : معنای رهبری، ایصال الی المطلوب،قیامت وامامت است.1
در بینش امام رضا، امام شایسته و توانمند باید ضمن ارشاد و بیان احکام بر جریانات سیاسی و اجتماعی جامعه نیز رهبری و نظارت کند.
امام رضاا(علیه السلام) در نشان دادن سیمای امامت و نقش پویای آن، تعبیری زیبا دارند، که چنین می فرمایند :
« ان الامامه اش الاسلام النامی و فرعه السامی »
همانا امامت ریشه اسلام بالنده و شاخه سر بلند آن است.2
در این روایت، امام رضا (علیه السلام) امامت را به دو گونه معنا نموده، اول به عنوان، ریشه اسلام بالنده و دوم به عنوان شاخه فرازمند آن.
چنانکه در قرآن کریم ما این دو معنا را می توانیم ملاحظه نمائیم
« الم تر کیف حزب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء »
آیا ندیدی که خداوند چگونه مثل زده است؟ گفتار و اعتقاد پاکیزه ماننددرختی است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است.
در تفسیر عباسی از امام محمد باقر(علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) درتبیین این آیه کریمه روایت شده است :
« یعنی النبی و الائمه من بعده، هم الاصل الثابت و الفرع الولایه، لمن دخل فیها »
مقصود از ریشه استوار، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله وسلم) و امامان پس از او هستند و مراد از شاخه، ولایت است برای کسی که در آن وارد شود.
با رجوع به کتب تفسیر کلمه طیبه در این آیه کریمه، در می یابیم که معنا و مفهوم آن می تواند شامل هر امر نیک و پر برکت، اعم از انسان و عقائد و اعمال او باشد.
مطابق این تفسیر، امامت هم به معنای رهبری امت و هدایت انسانها به کمال مطلوب می باشد و ریشه شجره طیبه توحید و اسلام ناب محمدی است و رهبران الهی خود تجسم امامتی با چنین مفهوم اند. و معنای دیگر آن، ولایت است که نتیجه دنباله روی کردن از رهبری و امامت امامان حق است.
بدین گونه، امتی که در چنین ولایت و رهبری الهی قرار گیرد، خود برای رهبری جوامع دیگر، امام و اسوه می شود و به مرتبه ای می رسد که قرآن کریم می فرماید :
« و کذلک جعلنا کم امه وسطا لتکنونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا »
;و بدین گونه شما را امت میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر برای شما گواه باشد.
پی نوشت:
1- ر. ک امامت و رهبری/ استاد مطهری/ص28
2ـ1 سوره ابراهیم /آیه 24
3ـ1 سوره بقره/آیه 143
2- تحف العقول/ص/517،518
استمرار نبوت
امامت، استمرار نبوت
امامت نیز همچون نبوت لطفی از جانب خداوند است، در هر عصری باید امامی هدایتگر باشد که وظیفه هدایت بشریت را انجام دهد و آنها را به سوی صلاح و سعادت در دنیا و آخرت ارشاد نماید.
و هر آنچه در ولایت عامه پیامبر نسبت به مردم هست، درامام نیز وجود دارد.از جمله تدبیر در شئون آنها و مصالح جامعه اقامه عدالت در بین مردم، رفع ظلم و دشمنی بین آنها.
پس، امامت استمرار نبوت است و به همان علتی که ارسال رسل و بعثت انبیاء واجب بود. نصب امام بعد از پیامبر نیز واجب است.
بنابراین امامت جز از طریق نص از جانب خدا بر زبان پیامبر و یا امام قبلی میسر نمی شود و این امر به اختیار پیامبر و امام قبلی و یا انتخاب مردم صورت نمی گیرد. ولذا جایز نیست که هیچ عصری از امام مفروض الطاعه که از سوی خدا منصوب است خالی بماند. چه اینکه بشر از اطاعت او اجتناب ورزد و یااینکه اطاعتش کند
چه اینکه او را یاری کنند یا نه، چه اینکه در بین مردم حاضر باشد یا غایب
عالم آل محمد علی بن موسی (علیه السلام) در این رابطه چنین می فرماید :
....... آیا مردم گمان کرده اند که این ویژگی در غیر خاندان پیامبر یافت می شود، خاندانی که علمشان شکوفنده و حلمشان کامل است.
احاطه و سلطه علمی و عملی بر امور دارند.
آگاه به سیاست و شایسته ریاست و رهبری هستند.
اطلاعت آنان واجب است.
امر الهی را بر پا می دارند و نسبت به بندگان خدا خیر خواهند.1
امام رضا (علیه السلام) در مواضع متعددی با تاکید بر اینکه زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نمی ماند، موضوع امامت را تثبیت کرده، در پاسخ « سلیمان بن جعفر حمیری » که می پرسد :
آیا زمین از حجت خدا خالی می ماند؟
چنین می فرمایند : « لو خلت الارض طرفه عین من حجه لساخت باهلها »
اگر زمین یک چشم بر هم زدن از حجت خالی بماند، ساکنانش را در خود فرو می برد. بنابراین تا فرا رسیدن روز قیامت هرگز زمین از امام و حجت الهی خالی نخواهد ماند اگر چه این حجت الهی در برهه ای از زمان بنا به مشیت الهی در غیبت به سر برد.
پی نوشت:
1- تحف العقول/ص/518،517
نیاز به وجود امام
دلایل نیاز به وجود امام در هر عصر
ایجاد وحدت : نظم و اتحاد
امام رضا(علیه السلام): ان الا مامه زمام الدین و نظام المسلمین.1
همانا امامت زمام دین و مایه نظام مسلمین است.
در روایات معصومین به عباراتی نظیر این کلمات گهر بار امام رضا (علیه السلام) بر می خوریم که در اینجا به مواردی اشاره می شود:
امام علی (علیه السلام) می فرمایند : الامام نظام الامه
و در سخن امام باقر )علیه السلام)فلسفه امامت چنین بیان شده : حبنا اهل البیت نظام الدین........
یعنی ما با عبارت متنوع « نظام المسلمین» ، « نظام الامه » و « نظام الدین » روبه رو هستیم که لازم است درباره معنای نظام کمی با تامل بنگریم : و برای این کار به کلام مولا امیر المومنین در نهج البلاغه نظری می افکنیم که فرمود : « مکان القیم من الامر، مکان النظام من الحرز یحمعه و یضمه فاذا النقطع النظام تفرق الحرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذا فیره ابداً»
جایگاه زمامدار ، در جامعه همانند رشته نخی است که مهره ها را به هم فراهم آورده و پیوست داده است، پس اگر رشته بگسلد، مهره ها پراکنده شود.
بنابراین فلسفه امامت طبق این روایات، حفظ وحدت نظام اسلامی است و وجود امام همچون رشته ایی است که پیوستگی امت، برای اجرای برنامه های انسان ساز اسلام و پیاده کردن قوانین الهی به او بستگی دارد و این همه ضامن تکامل مادی و معنوی جامعه بشری است.
پی نوشت:
1-کافی / جلد 1/ ص 200
تاثیرمعنوی واجتماعی
تاثیر معنوی و اجتماعی امام در جامعه
1ـ عدالت گستری :
اجرای عدالت پایدار و قوانین عادله، از نظر اهمیت، کمتر از تشریع آن قوانین نیست چرا که اگر قانون صحیح اجرا نشود نقص غرض خواهد شد.
پس وظیفه امام آن است که مردم را بیدار ساخته و زمینه عدالت جهانی را فراهم کننداین مجریان عدالت باید برگزیدگان از سوی خدا باشند و بدانند که علت بعثت انبیاء چیست؟
آنها باید از نظر بینش و دانش بر همگان برتری داشته باشند علاوه بر آن که از علوم طبیعی نیز سر آمد عصر خود باشند.
نسبت به زمان های گذشته و آینده اطلاع کافی داشته باشد.انسان از نظر آنها، موجودی شناخته شده باشد و به همه ابعاد وجودی و نیاز های او احاطه داشته باشند.
2ـ رهانیدن عقل بشر از اسارت :
عقل بشر که راهنما و پیامبر وجود انسان است تا راه صحیح را به وی بنمایاند، در اسارت دل و در بیگاری اوست و این امر باعث شده که جنبه های انسانی بشر در خدمت جنبه حیوانی او در آمده و راه به سوی انحراف گراید.
در این راستا، لطف الهی، نیک مردانی پاک را برای راهنمایی این نماینده انسانیت انسان به سویش گسیل داشته تا او را از انحراف در غضب و شهوت و ..... برهاند.
3ـ الگو گیری مومنان :
تاکید بر ولایت و امامت ائمه هدی در لسان روایت برای آن است که همه جوامع به سوی آنها شتافته و از آن ها الگو گیری می کنند. هم چنانکه قرآن کریم می فرماید ( لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه )1، به تحقیق برای شما در شخص رسولخدا اسوه و الگویی شایسته وجود دارد.
4ـ آموزش معالم دین :
پذیرش ولایت ائمه از آن جهت مورد تاکید قرار گرفته که انسان ها باید معالم دین را از شبکه الهی و شجره پاک عصمت و طهارت بگیرند « بموالاتکم علمنا الله معالم دینا » به واسطه محبت شما خداوند معالم دین ما را به ما آموخت.2
پی نوشت:
1-سوره احزاب آیه 21
2-فرازی از زیارت جامعه کبیره مفاتیح الجنان
امام شاهد بر اعمال
امام شاهد بر اعمال امت
عبدالله بن ابان می گوید : خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدیم به آن حضرت عرض کردم : ای امام عده ای از دوستان شما از من درخواست نموده اند تا شما در حق ایشان دعا بفرمائید امام فرمود :
« والله انی لا عرضی اعمالهم علی الله فی کل یوم ».1
به خدا سوگند من هر روز اعمالشان را بر خداوند تعالی عرضه می کنم.
با بررسی احادیث که در این رابطه از ائمه معصومین وارد شده است.2
نشان می دهد که ارائه اعمال امت اسلامی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) به مقتضای مقام امامت او بوده است و بعد از حضرتش این برنامه مختص ائمه و پیشوایان معصوم می باشد.
از این روایات در می یابیم که افزون بر نظارت امام بر اعمال امت، وساطت او نیز برای امتش کار ساز است
موسی بن سیار گوید :
در خدمت امام رضا (علیه السلام) در راه طوس بودیم که در نزدیکی مشهد، صدای شیون و گریه شنیدیم و متوجه شدیم که جنازه ای می آورند. در این وقت، امام خود را به جنازه رسانده و همچون مادری که از کودکش دلجویی می کند، به آن میت اظهار محبت کرده و به من فرمودند:
« ای موسی بن سیار، هر کس جنازه ای از دوستان ما را تشیع کند، از گناهان خود بیرون می رود مانند روزی که از مادر متولد شده است »
وقتی جنازه را نزدیک قبر نهادند، امام دست روی سینه او نهاده فرمودند :
ای بنده ! بشارت باد تو را به بهشت، که از این ساعت هیچ ترسی برای تو نیست. عرض کردم : فدایت شوم، آیا او را می شناسید؟ شما که تاکنون به این سرزمین نیامده اید؟
فرمودند: ای موسی بن سیار !
ایا نمی دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می شود؟ پس اگر تقصیر و گناهی در اعمال آن ها بود، برای آن ها از خدا طلب عفو می کنیم و اگر کار شایسته دیدیم، برای آنها طلب پاداش نیک می نمائیم.3
امام رضا(علیه السلام) اعمال مردم در روز پنج شنبه به خدا و رسول وائمه عرضه می شود و سپس فرمودند: والله که اعمال شما هر روز پنج شنبه به من عرضه می شود.4.
در نتیجه این رهبری باطنی امام خود باعث ایجاد روح تقوا در بین بندگان وظیفه شناس و سازندگی ایشان گشته و به اصلاح امت منجر می شود.
پی نوشت:
1-بحارالانوار23/349/56، این حدیث در بصائر الدرجات با این عبارت آمده است . والله انی لتعرض علی فی کل یوم اعمالهم
2-ر. ک.وسائل الشیعه 11/391 ـ سوره توبه آیه 105 تفسیر کلمه، المومنون
3-بحارالانوار/ج 49/ص 98
4-نجم الناقب/ص473
حفظ مواریث معنوی
حفظ مواریث معنوی اسلام :
ضرورت وجود ائمه از آن جهت بود که حقایق دین و مغز اسلام را حفظ کنند چه اینکه پس از رحلت پیامبر حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود منحرف شده و جز پوسته ای از ظواهر چیزی باقی نماند، یعنی حکومت با نام خدا و پیامبر بود اما از محتوای راستی، تقوا، عدالت و معارف الهی تهی گردید و بدین سان سیاست از دیانت جدا شد.
یعنی کسانی که از روح معنویت اسلام بیگانه بودند، زمامت امور را به عهده گرفتند و تنها تشریفات ظاهری و جماعات و القاب و. را به نمایش در آوردند. سپس این تشریفات ظاهری هم از بین رفت و ارتباط دین و سیاست به کلی از هم گسیخت اما در این رهگذر، ائمه طاهرین (علیهم السلام) که در همه دوران ها همواره حافظ مواریث معنوی اسلام بوده اند وظیفه آنها این بود که دستگاه خلافت را از اسلام جدا کردند.
قیام امام حسین مهمترین اقدام در این زمینه بود تا به همگان بفهماند، اسلام فداکاری در راه خداست، نه آنچه که خلافت اموی به آن عمل می کند.
نهضت علمی در زمان امام باقر و امام صادق( علیهما اسلام) نیز با تربیت شاگردانی کارآمد بر سیاست گذاران باطل، خط بطلان کشیده و تحولی علمی بر پا کرد.
کلام معصومین همچون نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و نیز مباحثات و احتجاجات ائمه خصوصاً امام رضا (ع) و نیز بیان حقایق دین گام موثری در جهت حفظ این معنویات است.
امام، مفسر قرآن
امام، مفسر قرآن( قرآن ناطق)
از آنجا که قرآن بحر عمیقی است که شناخت آن نیازمند تفسیر و تبیین است، پس باید یک متخصص و کارشناس آگاه در کنار آن باشد تا بتوان از این بحر مواج بهره گرفت، حدیث ثقلین.1
گویای این حقیقت است که تمسک به قرآن و اهل بیت هر دو در کنار هم مایه سعادت و نجات امت می باشد و دست آویختن به یکی و کنار نهادن دیگری، خود گمراهی و ضلالت است.
2.« انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون »2
« قطعاً این قرآنی ارجمند است. که در کتابی مستور ( لوح محفوظ) جای دارد . که جز پاکان بر آن دست نیابند، تنها پاکان هستند که به نفس آیات اللهی دسترسی دارند
حال آن مطهرون چه کسانی هستند؟
3.« انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»3
همانا اهل بیت نبوت هستند که به خواست خدا، مطهر به طهارت مطلق می باشند ، بنابراین :
فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون.
به سراغ اهل ذکر و بستگان قرآن بروید و آن چه را نمی دانید از آنها بپرسید؟
اهل البیت اولی بما فی البیت
صاحب خانه بهتر می داند که در خانه چه خبر است!
چون قرآن در خانه ایشان نازل شده است و مخاطبان اصلی قرآن رسول خدا (ص) و خاندان گرامیش (صلوات الله علیهم اجمعین) می باشند.
انما یعرف القرآن من خوطب به
تنها مخاطبان اصلی قرآن آگاه از محتویات قرآن هستند، نه دیگران که باید از مخاطب اصلی بپرسند تااز حقیقت آن آگاه گردند.
بر طبق استناد به آیات قرآنی و روایات، تا زمان ظهور مصلح کل که انحرافات بر طرف گردد، برای فهم حقائق قران به سراغ دیگران نباید رفت و تنها اهل بیت رسول( صلوات الله علیه اجمعین) هستند که اهل الذکرند و صلاحیت فهم و تفسیر حقایق قرآنی را دارند.
حفظ سنت پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم) در پرتو امامت
بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله وسلم) عده ای با غرض ورزی و عده ای با تحریک خلفای وقت و یا به خاطر رسیدن به پست و مقام، با جعل حدیث باعث مخدوش شدن چهره فرهنگ اسلام شدند و مسلمانان ساده لوح نیز فریب ظاهر الصلاح آن ها را خورده و کلام باطل ایشان را حقیقت پنداشتند.
لذا وجود امام، برای بازشناسی حق و باطل و تبیین دروغ پردازی جاعلان و حفظ سنت پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم) ضرورت دارد.
پی نوشت:
1.انی نارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی
2.واقعه/آیه 77ـ78ـ79
3.سوره احزاب آیه 33