نشانه های ظهور
الف) نشانه های ظهور
امر ناگهانی
در روایتی که حضرت رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا (ص) نقل میکند، چنین آمده است:
به پیامبر (ص) عرض شد: ای رسول خدا ! آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور میکند ؟ آن حضرت (ص) فرمود 1: ظهور او مانند قیامت است یعنی، با استناد بهایات قرآن، ساعت و وقت آن را فقط خداوند تبارک و تعالی میداند و بس!
امام رضا علیه السلام می فرماید:
«إذا رُفِعَ الْعِلْمُ مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِکُمْ، فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ مِنْ تَحْتِ أَقْدامِکُمْ».
«هنگامی که علم از میان شما رخت بربندد، از زیر پای خود فرج را انتظار بکشید».2 (یعنی به-صورت ناگهانی).
«وَیَسْبِقُ ذلِکَ خُرُوجُ أثْنی عَشَرَ رَجُلاً مِنْ آلِ أَبی طالِبٍ، کُلُّهُمْ یَدَّعِی اْلإمامَةَ لِنَفْسِهِ.»
«پیش از ظهور او، دوازده نفر از فرزندان حضرت ابوطالب علیه السلام»
بزنطی از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در باب نشانه های ظهور حضرت بقیة الله روحی له الفداء نقل
می کند که آن حضرت می فرمایند:
3«قَبْلَ هَذَا الْاَمْرِ السُّفْیانِیُّ وَ الْیَمانِیُّ وَالْمَرْوانِیُّ وَ شُعَیْبُ بْنُ صالِحٍ و...».
در مقدمه قیام فرزندم حضرت مهدی علیه السلام چهار علامت دیده می شود:
1- خروج سفیانی
2- قیام یمانی
3- خروج مروانی
4- شعیب بی صالح
امام علیه السلام در ادامه فرمود: قبل از ظهور، نشانههایی است که حادثهای بین حرمین اتفاق میافتد. پرسیدند: این حادثه چیست؟
فرمود: غضبی برافروخته میشود و سفیانی، پانزده نفر از خاندان محمد علیه السلام لشکر سفیانی را در بر میگیرد4
5...اِنَّ السُّفْیانِیَّ وَ کَلْباً یُقْتَلُونَ فِی بَیْتِ الْمُقدِسِ...
سفیانی و یک نفر از بنی کلی در بیت المقدس در زمان بیعت با امام زمان (عج) کشته میشوند که آن دو را میگیرند و دستور داده میشود که در میدان عمومی، سر بریده شوند. سپس زنان و غنایم در دروازه دمشق به فروش میرسند.
سر بریدن سفیانی، در کرانه دریاچه طبریه انجام میشود، ولی در این حدیث به علت کثرت نقل راویان، مکانی دیگر ذکر شده است.
إِنَّ السُّفْیانِی یُذْبَحُ عَلی بَلاطَةِ بابِ إِبْلیاءَ.
سفیانی بر تخته سنگی در دروازهایلیا، سر از تنش جدا میشود ممکن است، مراد از دروازهایلیا، راه ورودی فلسطین که همان راه قدس است، باشد.
امیرالمومنینعلیه السلام در رابطه با سفیانی میفرماید6:
فی ذلِکَ العَهْدِ یُقْتَلُ خَلیفَةٌ مالَهُ فِی السَّماءِ عاذِرٌ وَلافِی الأَرْضِ نَاصِرٌ.
در آن زمان، حاکمی کشته میشود که در آسمان، عذری ندارد و بر روی زمین، یاری رسانی برای او نیست.
خروج اصهب و ابقع
امام رضا علیه السلام در مورد فتنه های یاد شده می فرماید:
«مِنْ عَلاماتِهِ أَن یَکُونَ خَرابُ الشّامِ حینَ اِلْتِقاءِ الرَایاتِ الثَّلاثِ فیها: اَلَأَبْقَعُ، وَالْأَصْهَبُ، وَ السُّفْیانِیُّ».
«از نشانه های ظهور آن حضرت ویرانی شام به هنگام برخورد سه لشگر در زیر پرچم های سفیانی و اَصْهَب و اَبْقَع است».7
کشتار بی امان
امام رضا علیه السلام فرمود:
«قَبْلَ هذَا اْلأَمْرِ قَتْلٌ بَیُوحٌ. قیلَ: وَ مَا الْبَیُوحُ؟ قالَ: دائِمٌ لا یَفْتُرُ »8
« قبل از این امر (ظهور) کشتار بسیار داغی رخ خواهد داد، از حضرت پرسیده شد: کشتار داغ چیست ؟ ایشان فرمود: کشتاری که پیوسته است، قطع نمی شود و به سردی نمی گراید »
به تعبیری، کلام امام رضا علیه السلام حاکی از شدت کشت و کشتار و دیگر اینکه در آن زمان خون مردم مباح شمرده میشود.
دگرگونی زمین و آسمان
علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرماید:
«قَبْلَ ذلِکَ یَوْمٌ بَؤُوحٌ».
« پیش از آن، روز بسیار داغی هست.»
امام زمان (عج) می فرماید:
«...وَ اجْتَمَعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ اسْتَدارَتْ بِهِما الْکَواکِبُ وَ النُّجُومُ»
«خورشید و ماه گرد آیند و ستارگان ثابت و سیار آنها را احاطه کنند.»
شاید منظور از گرد آمدن خورشید و ماه، قرار گرفتن آنها در یک مسیر در اثر کسوف و خسوف غیرعادی باشد.
تعبیر گردآمدن خورشید و ماه در قرآن کریم نیز آمده است: «وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وْالْقَمَرُ»: «خورشید و ماه گرد آیند». 9
جالب اینکه ستاره شناسان نوشته اند که کرات منظومه شمسی امسال (سال تألیف کتاب) در برابر خورشید در یک استقامت قرار می گیرند که چنین وضعی بسیار نادر است و زنگ خطرهائی را به صدا در می آورد.
امام رضا علیه السلام: إِتَّقُواللهَ، وَ اسْکُنُوا ما سَکَنَتِ السَّماءُ وَ اْلأَرْضٌ 10
از خدواند بترسید و تا آسمان و زمین آرام است، آرام باشید!
آرامش آسمان، به دلیل شنیده نشدن ندایی برای نام صاحبشان و آرامش زمین بخاطر واقع نشدن خشف ( نابودی) سپاه (سفیانی) است، بانگ آسمانی، واقع میشود و به دنبالش اتفاق بزرگی رخ میدهد.
ابی بصیر نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمودند:
یُنادی بِاسْمِ الْقائِمِ عَلَیْهِ السَّلامُ فی لَیْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ یَقُومُ فی یَوْمِ عاشُوراء وَ هُوَ الْیَومُ الَّذی قُتِلَ فیهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلامُ لکانّی فی یَوْمِ السَّبْتِ الْعاشِرِ مِنَ الْمُحَرَّمِ قائماً بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ جَبْرْئیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ یَمیِنِهِ یُنادی «الْبَیْعَةُ لِلّهِ» فَتَصیرُ اِلْیهِ شیعَتُهُ مِنْ اَطْرافِ اْلاَرْضِ تُطْوی لَهُمْ طَیًّا حَتّی یُبایِعُوهُ فَیَمْلَأُ اللهُ بِهِ الْاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلْماً. 11
در شب بیست و سوم منادی به اسم قائم علیه السلام ندا می کند. و قیام آن حضرت در روز عاشواست که حضرت امام حسین علیه السلام و یارانش را کشتند. گویا می بینیم [قائم را] که در روز شنبه دهم محرم (عاشورا) بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل علیه السلام در طرف راست اوست و ندا می کند که «بیعت برای خدا». شیعیان امام عصر (روح له الفداء) (شیعیان خاص) از اطراف و اکناف عالم می آیند و زمین زیر پای آنها به سرعت در نور دیده می شود. آنگاه امام زمان دنیا را پر از عدل و داد می کند چنان که پر از ظلم و جور شده باشد.
در ارتباط با نشانه های ظهور حضرت بقیَة الله ارواحنا له الفداء ابی بصیر از امام صادق علیه السلام به چند علامت اشاره می فرماید:
1- ندای آسمانی در شب بیست و سوم است (ظاهراً بیست و سوم ماه مبارک رمضان).
2- قیام در روز عاشورا است.
3- جبرئیل در طرف راست آن حضرت می ایستد و فریاد می زند: «بیعت برای خدا»؛ یعنی بیعت با امام عصر بیعت کردن با خداست.
4- شیعیان (افراد خاصّ) با طیّ الارض خدمتشان می رسند.
5- زمین پر از عدل و داد می شود.
ندای آسمانی (بشارت ظهور)
حسن بن محبوب از وجود مقدس حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرَضا علیه السلام حدیثی بیان کرده است که ذیلاً به نظر خوانندگان عزیز می رسد:
اِنَّهُ قالَ لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صیلمٍ یَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَ وَلیجَةٍ وَ ذلِکْ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعَةِ الثالِثَ مِنْ وُلْدی یَبْکی عَلَیْهِ اَهْلُ السَّماءِ وَ اَهْلُ الْاَرْصِ وَکَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرّانٍ حَزینٍ عِنْدَ فَقْدِ الْماءِ الْمَعینِ کَاَنّی بِهِمْ اَسَرَّما یکُونُونَ وَ قَدْ نُودُوا نداءً یَسْمَعُهُ مَنْ بَعُدَ کَما یَسْمَعُهُ مَنْ قَرُبَ یَکُونُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنینَ وَ عَذاباً لِلْکافِرینَ فَقُلْتُ وَ اَیُّ نِداءٍ هُوَ (قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ) یُنادونَ فی رَجَبٍ ثَلاثَةَ اَصْوابٍ مِنَ السَّماءِ صَوتاً مِنْها اَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَالِمینَ وَالصُّوتُ الثّانِی اَزِفَتِ الآزفة یا مَعْشَرَ الْمُؤمِنینَ وَالصَّوتُ الثَالِثُ یَرونَ بَدَناً بارِزاً نَحُوَ عَیْنِ الشَّمْسِ هذا اَمیرُالْمُؤمِنینَ قَدْ کَرَّ فی هَلاکِ الظّالِمینَ (وَ فی رَوایةٍ الْحِمْیَریّ) وَالصّوتُ بَدَنٌ یُری فی قَرْنِ الشَّمْسِ یَقُولُ اِنّ اللهَ بَعَثَ فُلاناً فَاسْمَعُوا لَهُ وَ اَطیعُوا وَ قالاً جَمیعاً فَعِنْدَ ذلِکَ یَأتِی النَاسَ الْفَرَجُ وَ تَوَدُّ النَاسُ لَوْ کانُوا اَحْیاءً وَ یَشْفِی اللهُ صُدُورَ قَوْمٍ مؤْمِنینَ. 12
ناچار باید فتنه ای سخت و بزرگ و بلایی و بنیان کن دامن مردم را بگیرد که تمام سدهای دوستی و رابطه های خویشاوندی و اعتمادهای قومی و دوستی درهم کوبیده شود (پناهگاهی نباشد) و این سختی ها و بلاها در وقتی است که شیعه سومین فرزندم را از دست بدهند (یعنی امام حسن عسگری علیه السلام وفات کند و حضرت مهدی علیه السلام غایب باشد). پنهان بودن او چندان سنگین است که ساکنان آسمانها و نیز اهل زمین بر او و از فراق او گریه می کنند و چه بسیار افراد با ایمان که در این زمان در آتش هجران می سوزند و به آب گوارا (ماءِ معین) دست نمی یابند. گویی می بینیم سرور و خوشحالی آنان را که در نتیجه شنیدن یک صدا به آنها دست می دهد. شنیدن این صدا برای آنهایی که نزدیک یا دورند یکسان است (همه می شنوند) و آن ندا رحمت است برای اهل ایمان و عذاب است برای کافران. عرض کردم: آن ندا چیست؟ فرمودند: سه صدا در ماه مبارک رجب شنیده می شود البته از آسمان:
اول. آگاه باشید که ستمگران از رحمت خدا دور و ملعون اند.
دوم. «اَزِفَتِ الآزفة یا مَعْشَرَ الْمُؤمِنینَ» (نزدیک شد نزدیک شونده ای گروه مؤمنان!).
سوم. بدنی را در خورشید می بینند. گوینده آسمانی فریاد می زند: این است امیرالمؤمنین که به دنیا برگشته است برای هلاکت کردن ستمگران (این بدن، وجود مقدَس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است.)
روایت حمیری می گوید: صوت سوم از آسمان گوینده ای می گوید: ای مردم! خداوند فلان بن فلان (یعنی حجة بن الحسن عسگری) را مأمور فرموده است بر شما، واجب است او را اطاعت کنید. در این موقع برای همه مردم فرج می شود و آنهایی که از این دنیا رفته اند آرزو می کنند ای کاش زنده بودند. و خداوند دلهای مؤمنان را شفا می دهد.
بر اساس این ندای آسمانی یکی از معجزات الهی است که در آن زمان قدرت خداوند برای مردم جلوه گر میشود.
امام رضا علیه السلام می فرماید:
وَ یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ فِی اَوَّلِ النَّهارِ، یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِاَ لْسِنَتِهِمْ أَلا اِنَّ الْحَقَّ فِی عَلّیِ وَ شیعَتِهِ 13
منادی آسمانی، در اول صبح، به زبان هر منطقهای ندا میدهد که « بدانید حق با علی و پیروان اوست»
در این زمانهای که در آن بسر میبریم، بارها دیدهایم که در مقر سازمان ملل، روسای کشورهای مختلف، تنها با گذاشتن، یک گوشی در گوش خود، در یک لحظه همگی، سخنران مجلس را به زبان مادری خود شنیدهاند.
با این وجود چگونه میتوان واقع شدن این جریان را از طرف خدای بزرگ انکار کرد ؟
آیا خدای متعال، قادر به انجام چنین کاری نیست؟!
بنابراین، انکار این اتفاقات در آستانه ظهور تنها مختص انسانهای کوته فکر و بد اندیش است. 14
عالم آل محمد علیه السلام می فرماید:
یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ یَسْمَعُهُ جَمیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعاءِ إلَی الْقائِمِ، فَیَقُولُ: أَلا إنَّ حُجَّةَ اللهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللهِ، فَاتَّبِعُوهُ فَإنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَفیهِ
منادی ای از آسمان ندا میدهد و همه اهل زمین را به سوی قائم (عج) دعوت میکند و به طوری که تمام زمینیان صدای او را میشنوند، میگوید: بدانید که حجت خدا در خانه خدا ظهور کرده است. پس از او پیروی کنید که حق با او و از اوست15
ندای تشکیکی (صدای زمینی)
یُنادی مِنَ السَّماءِ اَوَّلِ النَّهارِ: اَلا إِنَّ الْحَقَّ مَعَ عَلیَّ و شیعَتِهِ، ثُمَّ یُنادی إبلیسُ فی آخِرِ النَّهار مِنَ الْأَرْضِ: اَلا اِنّ الحَقَ مَعَ فُلانٍ وشیعَتِهِ، فَعِنْدَ ذلِک یَرْتابُ المُبْطَلِبُونَ 16
در روایات از دعوت به باطل تعبیر به « صدای زمینی و از دعوت به حق به صدای آسمانی شده است»
امام باقر علیه السلام میفرماید:
« در ابتدای روز ، گویندهای در آسمان ندا میدهد: آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. پس از آن در پایان روز ، شیطان- که لعنت خدا بر او باد- از روی زمین فریاد میکند که حق با فلانی و پیروان اوست. پس در این هنگام ، باطل گرایان به اشک میافتند.»
هم زمان با شنیده شدن صدای آسمانی و یا کمی پس از آن ، در روی زمین نیز صدایی شنیده میشود. ندا دهنده شیطان است که مردم را به گمراهی فرا میخواند و میکوشد با ایجاد تردید در مردم ، آنها را از حمایت مهدی (عج) و اجابت دعوت آسمانی باز دارد.
امام باقر علیه السلام در فرازی از یک روایت بلندبالا چنین می فرمایند:
«...لابُدَّ مِنْ هذَیْنِ الصَّوْتَیْنِ قَبْلَ خُرُوجُ الْقائِمِ (عج): صَوْتٌ مِنَ السَّماءِ، وَ هُوَ صَوْتٌ جِبْرِئیلُ، وَ صَوْتٌ مِنَ الأرضِ، وَ هُوَ اِبْلیسَ اللَعین.» 17
به ناچار این صیحه پیش از قیام قائم (عج) شنیده خواهد شد: یکی از آسمان که صدای جبرئیل امین است و دیگری از مین که صدای شیطان لعین است.
1-این حدیث با مضمون دیگري که شبیه حدیث فوق میباشد در غیبت، نعمانی، ص 133 و 162 ، بحارالانوار/ج 52/ص 251 و 233
2-بحارالانوار/ج 51/ص 15/ باب ماورد عن الرضا (ع)/ش8
3-مکیال المکارم/ج 2/ص 186
4-بحارالانوار/ج 52 /ص 211 ؛ منتخب الاثر/ص 455
5-الزام الناصب، ص 201
6-بحارالانوار/ج 52/ص 201,240
7-بحارالانوار ج 52 /ص 237 ، غیبت نعمانی، ص 133 ، الزام الناصب، ص184
8-الغیبه، نعمانی، ص 144 ، بحارالانوار، ج 52 ، ص 182 ، باب علامات ظهوره، ش 8
9-الزام الناصب، ص 108
10-بحارالانوار، ج 52 ، ص289,139
11-ارشاد مفید، ص353
12-الغیبه، طوسی، ص 268 ، الغیبه نعمانی، ص 94 ، بحارالانوار، ج 52 ، ص 289 ، باب یوم خروجه و مایحدث عنده، بحارالانوار، ج53 ، ص 91 ، باب الرجعه، ش 97
13-الزام المناسب، ص 190
14-روز رهایی، ج 2، ص 617
15-اعلام الوري، ص 408 ، بحارالانوار، ج 52 ، ص 322
16-اعلام الوري، ص 426 ، منتخب الاثر، 457 ، بحارالانوار، ج 52 ، ص 290
17-الغیبۀ نعمانی، ص 253 ، الغیبه، شیخ طوسی، ص 274 ، بحارالانوار، ج 52 ، ص295,396 ح 49
مفهوم رجعت
ب) مفهوم لغوی و اصطلاحی رجعت
1- لغوی
راغب در مفردات خویش می گوید: رجوع به معنای برگشتن و برگرداندن به مکان، حالت و گفتار سابق است.
« الرَّجعَة » به معنای برگشتن به دنیا پس از مرگ، استعمال می شود.
گفته می شود: فلانی ایمان به رجعت دارد ؛ یعنی ایمان دارد که بعد از مرگ به دنیا برمی گردد. ایاب هم به معنای رجوع است. با این تفاوت که « ایاب » به برگشتن با اراده و اختیار است. 1
در مدارک لغوی رجعت، کلماتی چون: « رجع و اوبّ و کرّ، ردّ و ... » استعمال شده است که همه ی آنها با قییودی، به معنای برگشتن است. و جامع همه ی آنها کلمه « رجَعَ » است که در لغت به معنای بازگشتن به مبدأ، مکان و یا فعل و حالت اصلی گفته می شود ؛ یعنی یک مبدأ و آغازی می باشد که از جایی دوباره به آن برگردد و هیچ گونه قیدی در آن لحاظ نشده است. 2
در قرآن مجید، کلمه رجع به هر دو معنای عام لغوی، یعنی متعّدی ( برگرداندن ) و لازم (3) ( برگشتن ) استعمال شده است. 3
2- اصطلاحی
رجعت در اصطلاح، عبارت است از این که خداوند، همزمان با ظهور حضرت مهدی (عج) عدّه ای از بندگان صالح خودش را که در ایمان و عمل، اسوه ی مؤمنان بوده اند و هم چنین کفّار و منافقینی که، در کفر و نفاق از همه کافران و منافقان پیشی گرفته بودند، با همان ویژگی های جسمانی و روحی خودشان به دنیا برمیگرداند تا، هر دو گروه پاداش و سزای اعمال دنیایی خویش را دریافت کنند.
شیخ طوسی (ره ) می فرماید :
« یَرجَعُ نَبِیّنا أَئمَّتُنا اَلمعصُومُونَ فی زَمانِ المهدی « عج » مَعَ جَماعَةٍ مِنَ الاُهُمِ السابِقه الا لاِظهار دولتهم و حَقّهم وَ بِهِ قطعت المتواترات من الروایات و الآیات؛» 4
« پیامبر اکرم (ص) و ائمّه معصومین ( علیهم السلام ) در زمان حضرت مهدی ( عج ) با گروهی از امتّ های گذشته و آینده بر می گردند، تا این که خداوند، دولت و حقّ آنها را ظاهر نماید. و آیات و روایات متواتر بر قطعی بودن رجعت دلالت می کند. » شبیه این تعریف، از طرف مرحوم علاّمه مجلسی ( متوفای ... ه ق )5 ، مرحوم شیخ طبرسی متوفای ( 560 ه ق ) 6
ادّله رجعت
1- رجعت از دیدگاه عقل
عقل، هیچ گونه مانعی برای زنده شدن مردگان پس از مرگ، تصور نمی کند و امکان آن را کاملاً درک می کند؛ زیرا در غیر این صورت، باید منکر قدرت خداوند بر زندگی کردن مردگان شد و یا قابلیت بدن و روح انسان را برای زنده شدن اِنکار کرد.
در حالی که، بشر در تمامی لحظه های عمر خویش شاهد، قدرت خداوند تبارک و تعالی در حیات و ممات انسانها بوده و قابلیت اِبدان و ارواح انسانها را از جانب خداوند عزّوجل تجربه نموده است. 7
آلوسی در این باره می فرماید:
«زنده نمودن، بعد از میراندن و برگردانیدن به دنیا از چیزهایی است که دو حیوان (قوچ) در آن نزاع نمی کند.» 8
لذا مرحوم سید مرتضی می فرماید:
«آنچه که شیعه از رجعت معتقد است هیچ اختلافی بین مسلمین بلکه موحّدین نیست.» 9
وقوع رجعت، یکی از مسائلی است که با آیات در روایات متعددی که در این درباره از امت های پیشین آمده است، و از اتفاق افتادن آن در همان قرون اولیه اسلام، به ما خبر می دهد، اثبات می شود و این خود بهترین دلیل به امکان وقوع این مسئله ( رجعت ) است مرحوم حّر عاملی بیش از صد مورد را با توجه به آیات و روایات گردآوری نموده است. 10
ابن ابی دنیا ( از بزرگان اهل سنّت ) در کتاب مستقلی به نام « من عاش بعد الموت » بیش از 64 مورد را جمع آوری کرده است که بهد از مرگ زنده شده اند. 11
دکتر رایموند مودی کتابی به نام بازگشت روح را در این زمینه تألیف نموده است و در آن از کسانی صحبت کرده است که طبق نظر پزشک قانونی، مرده و سپس زنده شده اند. 12
عقل، با یک تحلیل مختصر، ضرورت رجعت اصطلاحی برایش قابل درک است، یعنی با توجه به وضعیت زندگی بشر و تقیسم آنان به دو گروه، ظالم و مظلوم و اینکه، آنها نتیجه دنیایی اعمالشان را در حالی که امکان رسیدگی به آن وجود دارد و عدم تحقّق اهداف انبیاء در طول تاریخ و نرسیدن انسانهای صالح به آن کمال لایق که تنها در پرتو حکومت الهی امکان پذیر بوده است و... بر این اساس عقل ضرورت رجعت را درک می کند.
به تعبیر دیگر رجعت، دورنمایی رستاخیز را در سراسر گیتی به صحنه نمایش درآورده و زیربنای این اصل « رجعت » تجلّی عدالت و قدرت بی پایان الهی است.
آیات متعددی بر وقوع رجعت در امت های گذشته دلالت می کند. و افراد زیادی از پیامبر و غیرپیامبر، مؤمن و غیرمؤمن در امت های پیشین زنده شده و به دنیا برگشته اند.13ما در این مختصر به چند نمونه اشاره می کنیم.
رجعت مقتول بنی اسرائیل
«وَإِذ قَتَلتُم نَفساً فَادّارَءتُم فِیهَا...* فَقُلنَا اضرِبُوهُ بِبَعضِهَا کَذَلِکَ یُحیِ اللهُ المَوتی وَ یُرِیکُم ءَایتِهِ لَعَلَّکُم تَعقِلُون» 14
به یاد بیاورید زمانی را که فردی را به قتل رساندید، سپس درباره ی قاتل آن به نزاع برخاستید... پس برای رفع نزاع- گفتیم: قسمتی از بدن گاو را به بدن مقتول بزنید- تا زنده شده، قاتلش را معرفی کند- این گونه خداوند مردگان را زنده می کند و علائم قدرتش را به شما نشان می دهد. باشد که درباره ی قدرت الهی اندیشه و فکر نمایید.
خلاصه داستان: شخصی در میان بنی اسرائیل کشته شد و درباره قاتل آن به نزاع برخاستند، هر طایفه آن را به گردن طایفه دیگر می انداختند، تا اینکه برای رفع نزاع به محضر حضرت موسی علیه السلام آمدند کسب تکلیف کنند.
در پایان این داستان، خداوند تبارک و تعالی، احیای اموات را به عنوان یک سنت و قانون همیشگی در نظام عالم معرفی نموده، آن را به عنوان نشانه قدرتش به بندگان گوشزد می نماید تا درباره آن اندیشه کنند.
2-جمله «کَذلِکَ یُحیِ اللهُ المَوتی»
اختصاص به قیامت و برزخ ندارد، بلکه یک قانون عمومی و فراگیر در همه مکان ها، زمان و امت ها در شرایط مساوی بر اساس حکمت الهی جاری و ساری خواهد بود.
3-این که مقتول پس از رجعت چند سال به زندگی خود ادامه داد؟
در بعضی روایات نقل شده که هنگام کشته شدن شصت سال داشت. خداوند هفتاد سال دیگر به برکت توسل به محمد و آل محمد علیهم السلام به او عمر داد. 15
آیاتی که از تحقق رجعت در آینده قبل از قیامت خبر می دهد
وَعَدَ اللهُ الذَّینَ آمِنوُا مِنکُم و عَمِلوُالصالِحات لَیَستَخلِفَنَّهُم فی الأَرضِ کَمَا استَخلَفَ الذَّینَ مِن قَبلِهِم و لَیُّمِکنَّنَ لَهُم دینَهُم الذَّیِ ارتَضی لهم و لیبد لنهم من بعد خوفهم اَمناً...
خداوند سبحان، در این آیه، به مؤمنان حقیقی، وعده می دهد که ایشان را وارث در روی زمین قرار داده و کره زمین را از لوث وجود کفار و منافقین پاک نماید. امنیت و آرامش، بعد از ترس و امنی، و خیرات و برکات بعد از سختی ها و مشکلات سرتاسر گیتی را فراگیرد و مردم در سایه حکومت عدل الهی در کمال آرامش ببرند.
این جامعه ایده آل در طول تاریخ از بعثت رسول خدا (ص) تاکنون، هرگز محقق نشده است. بلکه پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (صلوات الله علیهم اجمعین) و مؤمنانی که در درجه اعلی بعد از ائمه (صلوات الله علیهم اجمعین) قرار دارند، همیشه تحت سیطره ظلم ظالمان و توطئه منافقان بوده و مظلومانه به فیض شهادت نائل آمدند،... بنابراین در آخرالزمان باید به دنیا بازگردند تا وعده الهی درباره آنان محقق شده، شاهد پیروزی حق بر باطل و عزت اسلام و نابودی کفر و نفاق باشند.
بر این اساس، با یک تحلیل ظاهری از آیه چنین به دست می آید که معنایی به غیر از رجعت نمی-تواند داشته باشد. روایات متعددی که در رابطه تفسیر این آیه از ائمه (ص) آمده است خود مؤید این مطلب است. 16
«اِنّا لَتَنصُر رُسُلَنا وَالذَّینَ آمَنوُا فی الحَیوةِ الدُّنیا و یَومَ یَقوُمُ الأَشهادُ» 17
«همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را در زندگانی دنیا و آن روزی که شاهدان قیام کنند یاری خواهیم کرد.»
سوگند به خداوند که این آیه مربوط به رجعت است، مگر نمی دانی که پیامبران زیادی در این دنیا یاری نشد و به شهادت رسیده اند و ائمه (علیهم السلام) که مصداق «الذین آمنوا» هستند، که وعده الهی شامل حال ایشان نیز نشده است. در نتیجه نصرت الهی در ایام رجعت محقّق می شود. 18
رجعت در پرتو روایات
ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین)، روی اعتقاد به اصل رجعت به شدت پافشاری نموده، تا به حدی که انکار آن را مساوی با منکر شدن قدرت الهی دانسته اند.
«تِلکَ قُدرَةِ اللهِ فَلا تُنکِروُنَها» 19
«رجعت تجلَی قدرت خداوند است پس آن را انکار نکنید.»
روایات در رابطه با رجعت به حدّ تواتر رسیده است، که بزرگان شیعه تواتر آن را ادّعا نموده اند.
شیخ مرحوم، علّامه مجلسی در رابطه با احادیث رجعت می فرماید. بیش از چهل محدّث (ثقه)20 در بیش از پنجاه کتاب حدیثی آن ها را روایت کرده اند، اگر این روایات متواتر نباشد پس در هیچ چیزی ادّعای تواتر امکان ندارد. 21
روایاتی که در رابطه با رجعت آمده است به سه دسته تقسیم می شود: 22
1-رجعت، عقیده ی حق و ضروری
2-روایات تفسیری
3-رجعت کنندگان
در پرتو روایات رضوی
حسن به جهم می گوید: مأمون از امام رضا علیه السلام پرسید؟
یا أباالحسن! نظر شما درباره ی رجعت چیست؟
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
أنّها حقٌّ قَد کانَت فِی الأمَمِ السابِقَة و نَطَقَ بَها القرآن. وَ قَد قالَ رسول الله (ص): یَکوُنَ فِی هذهِ الأُمَّةِ کلّ ما کان فِی الأُمَمِ السابقة حَذوُ النَعلِ بِالنَّعل...؛» 23
حضرت فرمود: «رجعت حقّ است و در امّت های گذشته واقع شده است و قرآن از آن خبر داده و پیامبر اکرم (ص) فرموده: تمام حوادث و وقایعی که در امّت های گذشته واقع شده است در این امّت هم مانند دو لنگه کفش که با یکدیگر مطابقت و مقارنت دارد، اتفاق خواهد افتاد.»
این بخشی از یک روایت طولانی است که امام رضا علیه السلام در مجلس مناظره و در حضور مأمون پس از شنیدن استدلال محکم امام علیه السلام بی اختیار گفت: یا اباالحسن! به خدا قسم علم صحیح یافت نمی-شود مگر پیش شما اهل بیت علیه السلام و تمام علوم آباء و اجدادگرامی تان به شما منتهی می شود. خداوند به شما جزای خیر دهد.
رجعت در زمره سایر معارف اسلام
فضل بن شاذان می گوید: امام رضا علیه السلام فرمود:
«من أقرّ بتوحید الله و نی التشبیه و نزهه عمّا لایلیق به وأقرّ بأنّ له الحول والقوّة والإرادة و المشیّة و الخلق و الأمر و القضاء و القدر، وأنّ أفعال العباد مخلوقة خلق تقدیر و لاخلق تکوین، و شهد أنّ محمّداً رسول الله و أنّ علیّاً و الأئمّة بعده حجج الله و والی أولیائهم، واجتنب الکبائر و أقرّ بالرجعة والمتعتین و آمن بالمعراج و المسألة فی القبر والحوض و الشفاعة و خلق الجنّة والنار و الصراط و المیزان و البعث و النشور و الجزاء و الحساب، فهو مؤمن حقّاً و هو من شیعتنا أهل البیت؛» 24
مؤمن واقعی و شیعه حقیقی اهل بیت علیه السلام، کسی است که اقرار کند به وحدانیت خداوند و نفی تشبیه و منزّه بودن او از آنچه که سزاوار او نیست. و هرگونه تحول و قدرت و اراده و مشیّت خلقت (مادّیات) و ایجاد (مجرّدات) را مخصوص ذات باری تعالی بداند و معتقد به قضا و قدر الهی باشد و افعال بندگان را مخلوق تقدیر الهی (انسان را در مقابل افعالش مسئول) بداند، نه مخلوق تکوینی (نه مجبور و مسلوب الاختیار) و به رسالت حضرت محمد (ص) و امامت و ولایت علی و ائمه بعد از او- ع- شهادت بدهد و دوستان آنها را دوست داشته باشد و از گناهان کبیره دوری و اجتناب کند و به رجعت و حج تمتع و ازدواج موقت اقرار داشته باشد و به معراج رسول اکرم علیه السلام، سئوال قبر، حوض کوثر، شفاعت، خلقت بهشت و جهنم، حقانیت صراط و میزان، حشر و نشر روز قیامت و جز او حساب ایمان داشته باشد.»
این روایت اهمیت رجعت را از دیدگاه ائمّه اهل بیت علیه السلام به خوبی بیان می کند که رجعت را در زمره اصلی ترین و اساسی ترین معارف دین و مذهب ذکر نموده و کسی را مؤمن واقعی می داند که به مجموع این معارف اقرار و اعتقاد داشته باشد.
رجعت، پایان عمر ابلیس
خثعمی می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:
«إنّ إبلیس قال: «أَنظِرنِی إِلی یَومِ یُبعَثُونَ»25 فأبی الله ذلک فقال: «فَإِنَّکَ مِنَ المُنظَرِینَ* إِلی یَومِ الوَقتِ المَعلُومِ»26 فإذا کان یوم الوقت المعلوم ظهر إبلیس فی جمیع أشیاعه منذ خلق الله آدم علیه السلام إلی یوم الوقت المعلوم و هی آخر کرّة یکرّها أمیرالمؤمنین علیه السلام.
فقلت: و إنّها لکرّات؟ قال: نعم، إنّها لکرّات و کرّات، ما من إمام فی قرن إلاّ و یکرّ معه البرّ و الفاجر فی دهره حتّی یدیل الله تعالی المؤمن و الکافر، فإذا کان یوم الوقت المعلوم کرّ أمیرالمؤمنین علیه السلام فی أصحابه، وجآء إبلیس فی أصحابه و یکون میقاتهم فی أرض من أراضی الفرات یقال له «الروحا» قریب من کوفتکم فیقتلون قتالاً لایقتل مثله منذ خلق الله عزّوجلّ العالمین.
فکأنّی أنظر إلی أصحاب علیّ أمیرالمؤمنین علیه السلام وقدرجعوا إلی خلفهم القهقری مائة قدم، و کأنّی أنظر إلیهم و قد وقعت بعض إرجلهم فی الفرات، فعند ذلک یهبط الجبّار، أی ینزل آیات عذابه «فِی ظُلَلٍ مِنَ الغَمامِ وَ المَلائِکَةُ وَ قُضِیَ الأَمرُ»27 و قضی الأمر رسول الله (ص) إمامه بیده حربة من نور، فإذا نظر إلیه إبلیس رجع القهقری ناکصاً علی عقبیه، فیقول له أصحابه: أین ترید، و قد ظفرت؟! فقال «إِنِّ أَری ما لاتَرَونَ»28 «إِنّی أَخافُ للهَ رَبَّ العالَمین»29 فیلحقه النبی فیطعنه طعنة بین کتفیه فیکون هلاکه و هلاک جمیع أشیاعه، فعند ذلک یعبد الله عزّوجلّ و لایشرک به شیئاً، و یملک أمیرالمؤمنین علیه السلام أربعاً و أربعین ألف سنة...» 30
همانا شیطان از خداوند درخواست کرد که او را تا روز قیامت مهلت دهد، ولی خداوند از درخواست او امتناع ورزید و رد کرد، فرمود: تا روز معلوم از مهلت داده شدگان هستی. وقتی روز معلوم شود شیطان با تمام پیروانش از زمان حضرت آدم تا روز معلوم ظاهر می شوند و آن آخرین رجعت و برگشت حضرت علی علیه السلام می باشد.
راوی با تعجب سئوال کرد: آیا چندین برگشتن است که این آخرین رجعت حضرت علی علیه السلام است؟! حضرت با تأکید فرمود: بلی، همانا چندین رجعت است. هیچ امامی نیست مگر اینکه مؤمنان و فاجران زمانش با او رجعت می کنند تا این که خداوند، مؤمن را از کافر جدا نموده و بر آن ها حاکم کند. پس هنگامی که روز معلوم فرا رسد امیرالمؤمنین علیه السلام در میان اصحابش و شیطان در میان اعقابش رجعت می کنند، محل تلاقی این دو نیرو، در سرزمین اطراف فرات نزدیکی های کوفه به نام «الروحا» می-باشد. جنگ سختی بین این دو نیرو شعله ور می شود که هرگز در علام سابقه نداشته است.
سپس حضرت «شاید برای حصول یقین و رفع شک و تردید راوی» فرمود: گویا الآن می بینم اصحاب علی علیه السلام که حدود صد قدم به عقب برگشته اند و قسمت هایی از پاهای آن ها در آب فرات واقع شده و فرو رفته است. در این هنگام است که عذاب الهی بر جنود ابلیس نازل شده و پیامبر اکرم (ص) کار را پایان می دهد، در دست آن حضرت یک حربه ای «وسیله جنگی» از نور است که شیطان با دیدن آن، عقب عقب برگشته و از جنگ سرباز می زند. وقتی یارانش فرار او را مشاهده می کنند، با تعجّب سئوال می کنند: به کجا می خواهی بروی، در حالی که پیروز شدی؟! جواب می دهد: من چیزی را مشاهده می کنم که شما نمی بینید، من از پروردگار عالمیان می ترسم. سپس رسول خدا (ص) به او می-رسد و نیزه ای را در میان دو کتفش فرو کرده و به حیات او و اصحابش پایان می دهد. پس از هلاکت شیطان و جنودش فقط خداوند عبادت می شود و هیچ چیزی شریک او قرار نمی گیرد، و امیرالمؤمنین علیه السلام 44000 سال حکومت می کند...»
نکته ها
1-این روایت مصداق «یوم معلوم» را که آخرین مهلت ابلیس است را معین می کند. که مراد از آن روز «رجعت» است.
2-مطلب دیگری که در این روایت به آن اشاره شده، برای حضرت علی علیه السلام چندین رجعت را اثبات می کند، که روایات دیگر نیز مؤید همین نکته است. 32
بنابراین، در رجعت ها و حکومت های قبلی ابلیس زنده هست و به شیطنت خود ادامه می دهد، لذا حضرت مهدی (عج) را به شهادت می رسانند. 33
3-آخرین رجعت کنندگان شیطان و اتباعش می باشند، که بعد از جنگ سختی با امیرالمؤمنین علیه السلام به دست رسول خدا (ص) به هلاکت می رسند، ولی بعضی از آنها (مشرکان منافقان) در زمان حکومت حضرت مهدی (عج) رجعت می کنند و آن حضرت شخصاً به جنایات و جرم-های آن ها رسیدگی نموده و بر اساس شدت جرائم و شقاوت این افراد، بعضی برای غذاب شدن بیشتر در این دنیا می مانند و بعض دیگر از دنیا می روند. 34
4-یکی از مهمترین اهداف رجعت، غلبه حق بر باطل و جدا شدن صفّ مؤمنان از کفّار است، که در روایات شیعه و سنی به آن اشاره شده است. 35
5-بعد از اینکه، رجعت اتفاق می افتد، حکومت هایی که بر سر کار می آیند، مدت زمان بسیار طولانی، حکومت کرده، که در روایات به صورت تخمینی اعدادی آمده است که حاکی از طولانی بودن زمان رجعت می کند. 36
رجعت امام حسین علیه السلام و یارانش
جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند که امام حسین علیه السلام پیش از شهادت به اصحاب خود فرمود: «إنّ رسول الله (ص) قال لی: یا بنی! ستساق إلی العراق و هی أرض قد التقی بها النبیّون و أوصیاء النبیّین و هی أرض تدعی «غموراً» و أنّک تستشهد بها و یستشهد معک جماعة من أصحابک لایجدون ألم مسّ الحدید... و یکون الحرب برداً و سلاماً علیک و علیهم.
فوالله! لئن قتلونا، فإنّا نرد علی نبیّنا علیه السلام، ثمّ أمکث ماشآءالله فأکون أوّل من تنشقّ الأرض عنه فأخرج خرجة یوافق ذلک خرجة أمیرالمؤمنین و قیام قآئمنا، ثمّ لینزلنّ علیّ و قد من السمآء من عندالله لم ینزلوا إلی الأرض قطّ و لینزلنّ إلّی جبرائیل و میکائیل و إسرافیل و جنود من الملآئکة و لینزلّن «لیخرجنّ» محمد و علی و أنا و أخی و جمیع من منّ ا لله علیه فی حملات من نور لم یرکبها مخلوق، ثمّ لیهزّنّ محمد (ص) لواه و لیدفعنّه إلی قآئمنا مع سیفه... .
ثم إنّ أمیرالمؤمنین علیه السلام یدفع إلیّ سیف رسول الله (ص) و یبعثنی إلی المشرق و المغرب فلا آتی علی عدوّ الله إلاّ أهرقت دمه و لاأدع صنماً إلاّ أحرقته... حتّی لایکون علی وجه الأرض إلاّ الطیّب ولایبقی رجل من شیعتنا إلاّ أنزل الله إلیه ملکاً یمسح عن وجهه التراب.... ولایبقی علی وجه الأرض أعمی و لامقعد و لامبتلی إلاّ کشف الله عنه بلآئه بنا أهل البیت علیه السلام، و لتنزلنّ البرکة من السمآء إلی الأرض حتّی إنّ الشجرة لتقصف یعنی تنکسر أغصانها بما یزید الله فیها من الثمرة...، ثمّ إنّ الله لیهب لشیعتنا کرامة لایخفی علیهم شیء فی الأرض و ما کان فیها...» 37
جدّم رسول خدا (ص) به من خبر داد: فرزند غزیزم! همانا به زودی به سوی عراق برده می شوی. آن سرزمینی است که در آنجا پیامبران و اوصیایشان با هم ملاقات نموده اند. به آن سرزمین «غمورا» گفته می شود. همانا تو با عدّه ای در آن سرزمین شهید می شوید که درد و رنج شمشیرها را- در اثر عشق به شهادت در راه خدا- درک نمی کنید... جنگ و شمشیرها بر شما سرد و سلامت خواهد بود.
قسم به خدا! اگر ما را کشتند پس بر پیامبر اکرم (ص) وارد می شویم، سپس هر مقدار که خداوند بخواهد آنجا می مانیم. پس من اولین کسی هستم که زمین بر او شکافته شده و از زمین خارج می شود که همزمان با خروج حضرت علی و قیام قائم ما- علیه السلام- است. سپس مهمانان آسمانی از نزد خدا بر من وارد می شوند که هرگز به زمین نازل نشده اند. همانا جبرئیل میکائیل و اسرافیل با لشکری از ملائکه نازل می شوند. پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی علیه السلام و برادرم امام مجتبی علیه السلام و جمیع کسانی که خداوند بر آنها منت گذاشته، سوار بر اسبان نورانی که هیچ مخلوقی هنوز بر آن ها سوار نشده خارج می شوند. سپس پیامبر اکرم (ص) پرچمش را به اهتزاز درآورده و شمشیرش را به قائم ما علیه السلام می دهد... .
آن گاه امیرالمؤمنین علیه السلام شمشیر رسول خدا (ص) را به من داده، به سوی شرق و غرب عالم می-فرستد. پس بر هیچ دشمن خدا برنمی خورم مگر این که خونش را می ریزم و هیچ بتی را نمی گذارم مگر این که به آتش می کشم. تا این که در روی زمین به جز پاکی و طهارت چیزی باقی نماند. و تمام رجس و پلیدی، کفر، بت پرستی و... از روی زمین رخت برمی بندد. احدی از شیعیان ما باقی نمی ماند مگر این که خداوند گرد و غبار غم را از چهره ی آنها می زداید. هیچ نابینا، زمین گیر و گرفتاری نمی-ماند مگر این که خداوند به برکت ما اهل بیت علیه السلام گرفتاری هایش را برطرف می کند. همانا برکات الهی از آسمان به زمین سرازیر می شود، به طوری که شاخه های درختان میوه به نهایت بهره دهی و ثمردهی می رسد. خداوند به دوستان و شیعیان ما چنان کرامتی عنایت می کند که چیزی در زمین و آنچه که در اوست، برای آنها پوشیده نمی ماند...»
نکته ها
1-این حدیث شریف، معارف بلندی از مقامات و فضائل اهل بیت را بیان می کند که بسیاری از این معارف در میان مسلمانان، حتی پیروان اهل بیت مهجور و ناشناخته است.
اگر پیروان ائمه معصومین (ص)، ایشان را آن گونه که شایسته و در شأن مقام اهل بیت (ص) است، به مردم معرفی می نمودند، بی شک تمام مردم جهان، آن را با جان و دل، پذیرا می شدند.
2-در طول تاریخ، همواره دشمنان از حکومت کردن صالحان زمین (چهارده معصوم) جلوگیری نموده، در نتیجه بشریت گرفتار نابسامانی های اجتماعی، شرک و کفر و بی عدالتی می شد، بر این اساس، عدل الهی ایجاب می کند که با برگشتن آنان و حکومت کردن طبق احکام الهی، خداوند سبحان، بشریت را از شر ظالمان رهانیده و کرامت و عزت را به آنان برمی گرداند، در نتیجه او زحمات کسی را بی ثمر نمی گذارد، بلکه هر کس در راهش صادقانه گام بردارد، بدون پاداش نمی ماند، امام حسین علیه السلام، که تمام هستی و دارایی خودش را، در راه معبود خویش فدا نمود و در مقابل ظلم ایستادگی کرد، لذا خداوند هم در پایان این جهان، وظیفه تطهیر کره زمین را به عهده ی آن حضرت سپرد. لذا امام حسین علیه السلام در شب عاشورا، برای تسلّی اصحاب خود به نقل از جدش رسول خدا (ص)، رجعت را مطرح و تبیین نمود و آنان را به رجعت خود و اصحاب و دشمنان بشارت داد و خود را به عنوان اولین رجعت کننده معرفی نمود.
در عصر امام حسین علیه السلام هم زمینه ی بیان این گونه معارف فراهم نبوده است. فقط در کربلا هنگام تقابل دو گروه هاشمی و اموی، امام علیه السلام برای تسلّی و دلجویی اصحاب خود به نقل از جدّش رسول خدا (ص) رجعت را مطرح و تبیین نموده و آنان را به رجعت خود و اصحاب و دشمنان بشارت داد.
«فابشروا (بالجنّة) فوالله لئن قتلونا فإنّا نرد علی نبیّنا ثمّ نمکث ماشاءالله تعالی، فأکون أوّل من ینشقّ الأرض عنه، فأخرج خرجة یوافق ذلک خرجة أمیرالمؤمنین و قیام قآئمنا...؛
بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم اگر این ها ما را به شهادت برسانند پس همانا بر رسول خدا (ص) وارد و مهمان می شویم پس هر مقدار که خدا بخواهد توقف نموده. سپس اولین کسی که زمین بر او شکافته می شود من هستم و خروج من همزمان است با خروج امیرالمؤمنین و قیام قائم ما حضرت مهدی (عج).»
1-المفردات، ص 188
2-التحقیق، ج 3و 4 ، ص 56 و ...
3-قاموس قرآن، ج 3، ص 56
4-الملل و المنحل/ج 6، ص 275
5-ر.ك.بحارالاانوار، ج 53 ، ص 137 و الرجَّعۀ عندنا یختص بمن محض الایمان و محض الکفر، دون من سوي هذین الفریقین... .
6-مجمع البیان / ج 7 ، ص234
7-رجعت حیات دوباره ، طاهري ورسی، ص 93
8-روح المعانی، جز 20 ، ص 24
9-رسائل المرتضی/ ج 3، ص 135
10-الایقاظ ، ص 190 و 112
11-من عاش بعد الموت
12-رجعت از دیدگاه اسلام و ادیان ، ص 12
13-سورههاي بقره/آیات 55 و 56 و 260 و آل عمران/آیه 49 و مائده/آیه 110 و... و مرحوم حائري حدودي 18 آیه را ذکر.نموده است.ر.ك:الزام الناصب/ج 2، ص 278 و 269
14-سوره بقره/آیه 73 و 72
15-تفسیر صافی، ج 1، ص 14
16-ر.ك.بحارالانوار، ج 53 ، ص (117,119,46,47)
17-سوره غافر/آیه 51
18-بحارالانوار، ج 53 ، ص 65
19-بحارالانوار، ج 53 ، ص 74
20-راویانی که در نقل احادیث مورد اعتماد اهل حدیث هستند.
21-بحارالانوار، ج 53 ، ص 123
22-رجعت یا حیات دوباره/ص 114
23-عیون اخبار الرضا (ع)، ج 1/ ص 218 ؛ بحارالانوار/ ج 53/ ص 5
24-بحارالانوار، ج 53 ، ص 121 ؛ ص(10)
25-سوره اعراف/آیه 14
26-سوره حجر/آیه 36 و 37
27-سوره بقره/آیه 210
28-سوره انفال/آیه 48
29-سوره حشر/آیه 16
30-بحارالانوار/ج 53 ، ص 42
31-بحارالانوار/ج 53 ، ص 47
32-همان/ج 52 ، ص 398 و 399
33-بحارالانوار/ج 53 ، ص 26 و 44
34-مجمع البیان، ص 234 ، بحارالانوار/ج 53 ، ص 108
35-همان، ج 53 ، ص 65
36-بحارالانوار/ج 53 ، ص 61 ، همان/ ج 45 ، ص 80
37-بحارالانوار/ ج 53 ، ص64,62,44,39
حکومت جهانی
ج) حکومت جهانی
مهدی (عج) خلیفه الهی
امام رضا علیه السلام: فاذا خرج اشرقت الارض بنور ربها
هرگاه حضرت مهدی (عج)ظهور کند، زمین به نور پروردگارش میدرخشد.
امام رضا علیه السلام فرموده است: « خداوند به دست او زمین را از دست کافران و منکران پاک میکند. زمین زیر پایش میپیچد، و هر کار سخت و دشواری بر او آسان میشود 1
امام رضا علیه السلام از پدر گرامیش نقل فرموده که حضرت رسول (ص) در حدیث معراج به خدا عرضه داشت:
« پروردگارا! جانشینان من چه کسانی هستند ؟!
پس ندا رسید: « ای محمد ! جانشینانت در سراپرده عرش مکتوبند اول ایشان حضرت علی علیه السلام و آخرینشان حضرت مهدی (عج) است. سوگند به عزت و جلال خودم که زمین را به وسیله آخرینشان از ظلم و ستم پاک کنم و جهان را از خاور و باختر در تصرفشان در آورم و بادها را در حکم و تسخیرشان میگردانم، و ابرها را برای اومطیع و فرمان بر میکنم، ودر اسباب به او ترقی میدهم و با لشکر خود به او یاری کنم، و با فرشتگانم او را مدد نمایم تا این که دولت حق مرا بر پا سازند، و خلق را در راه یگانه پرستی و توحید مجتمع کنند، سپس ملک و حاکمیتشان را ادامه دهم و ایامشان را تا روز رستاخیز تداوم بخشم 2
حاکمیت فراگیر
امام صادق علیه السلام فرمودند:
اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ اِسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَاسِ اَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُول اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْجاهِلِیَّةِ فَقیلَ لَهُ کَیْفَ ذلِکَ فَقالَ اِنَّ رَسُولَ اللهِ اَتَی النَاسَ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ الْحِجارَةَ وَالصُّخور وَالعیدانَ وَالْخَشُبَ الْمَنْحُونَةً وَ اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ اَتَی النّاسَ وَکُلُّهُمْ یَتَأَوَّلُونَ عَلَیْهِ کِتابِ اللهِ وَ یَحْتَجُّ عَلَیْهِ بِهّ وَ یُقاتِلُهُ عَلَیْهِ اَما وَ اللهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوفَ بُیُوتِهِمْ کَما یَدْخُلُ الْحَرُّ والْقَرُّ.
هنگامی که قائم ما قیام کند آنچه از مردم نادان می بیند به مراتب بیش از آن چیزی است که پیامبر اکرم (ص) از مردم دوران جاهلیت دیدند. گفته شد: چگونه است آن؟ پس فرمودند: وقتی که جدَم خاتم الانبیاء (ص) به رسالت مبعوث شد مردم انواع بتهای سنگی و چوبی را پرسش می کردند (اینها کمتر نیاز به دلیل بر اثبات بطلان بت پرستی داشتند)؛ اما حضرت صاحب الامر آنگاه که قیام می کند همه مردم با تمسک به قرآن و تأویل کتاب خداوند (به نفع خودشان) با آن حضرت به مقابله می پردازند. قسم به خداوند که عدالت مهدی ما در تمام خانه های آنها وارد می شود چنانچه سرما و گرما داخل می شود (قدرت نفوذ معنوی ولایت را بیان می کند).
امام صادق علیه السلام می فرماید:
1.عزّت واقعی اسلام را بعد از ذلّتش به آن برمی گرداند.
2.احکام و قوانین مرده اسلام را (از نظر ظاهر) حیات می بخشد.
3.جزیه از کفّار برداشته می شود.
4.با شمشیر قیام می کند و مردم را به سوی خداوند می خواند و هرکس اجابت نکرد کشته می شود و هرکس با آن حضرت نبرد کند منکوب می شود.
5.در قیام جهانی حضرت صاحب الامر علیه السلام قیافه واقعی اسلام که بعد از رسول اکرم (ص) در زیر پرده ها پنهان مانده است، به طوری که در زمان حیات آن حضرت بود، آشکار می گردد.
6.تمام مذاهب از سرتاسر جهان برچیده می شود.
7.تنها دین جهانی همه مردم دین مقدس اسلام، آن هم بر اساس رهبری اهل بیت عصمت و طهارت (س)، خواهد بود.
امام صادق علیه السلام در مورد چگونگی برخورد امام عصر روحی له الفداء با مردم- اعمّ از عرب وعجم و...- چنین می فرماید:
اِذا خَرَجَ الْقائِمُ لَمْ یَکُنْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَرَبِ وَالْفُرْسِ اِلاَّ السَیْفُ لایَأْخُذُها اِلاّ بِالسَّیْفِ وَلا یُعْطیها اِلاَّ السِّیْفَ.
قیام قائم ما بر اساس قدرت است و چون بنا بر اصلاح جهان است دیگر مدارا کردن در این دولت وجود ندارد: با عرب و فارس و غیره با شمشیر برخورد می کند، با شمشیر می گیرد و آنچه بخواهد عطا کند نیز با شمشیر است (کنایه از اینکه تمام برنامه و برخوردها بر پایه قدرت است).
حضرکت امام ششم علیه السلام در این روایت تفاوت میان برخورد مردم زمان جاهلیت با رسول اکرم (ص) و برخورد مردم زمان ظهور را با حضرت بقیة الله روحی له الفداء بیان فرموده اند و شایسته است خوانندگان عزیز خوب دقت کنند تا ویژگی های حکومت حضرت مهدی علیه السلام را بیشتر درک کنند.
علی بن موسی الرضا فرمود:
« از ویژگیهای حضرت مهدی، قدرت رهبری و سیاستمداری است » 3
امام صادق و امام رضا علیه السلام میفرمایند:
همه دنیا، همانند یک حبه گرد و در برابر امام (عج) نمایان میشود و چیزی از آن برای او پوشیده نمی باشد، از هر طرف بخواهد در آن تصرف میکند، آنچنان که یکی از شما در سفرهایکه در برابرتان گسترده است، از هر طرف بخواهد، دست میبرد و از آن بهره میگیرد 4
امام باقر علیه السلام میفرماید: بپا میخیزد درحالی که بر عرب سخت گیر است ودر راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری واهمه ندارد 5
مجری عدالت
امام رضا علیه السلام: « یطهر الله به الارض من اهل الکفر و الحجود »
« خداوند تبارک وتعالی به دست او زمین را از کافران و منکران پاک میکند »
« و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم احد احداً »
« و ترازوی عدالت را در بین مردم به گونهای برپا کند که کسی بر دیگری ستم نکند » 6
برده مسلمانی نمی داند مگر آن که او را خریده آزاد فرماید مدیونی نمی ماند مگر آن که قرضش را ادا نماید، مظلمهای بر گردن مسلمانی نباشد مگر آن که رد نماید بندهای به قتل نرسیده باشد مگر آن که بهایش را میپردازد کشته شدهای نباشد مگر آن که وام او را پرداخته و برای بازماندگانش مقرری فرماید. تا آن زمین را از عدل و داد آکنده سازد، آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد 7
احیاگر احکام الهی
امام رضا علیه السلام در وصف امام مهدی (عج) میفرماید: الامام یحل حلال الله و یحرم حرام الله ویقیم حدوالله و یذب عن دین الله 8
امام حلال خدا را حلال و حرام او را حرام میداند، حدود الهی را برپا میدارد و از دین خدا دفاع میکند.
ابوخذیجه از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمودند:
اِذا قامَ الْقائِمُ عَلَیْهِ السَّلامُ جاءَ بِاَمْرٍ جَدیدٍ کَما دَعی رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وآله فی بَدْوِا الْاِسْلامِ اِلی اَمْرٍ جَدیدٍ.
هر زمان که قائم ما علیه السلام قیام کند امر تازه ای (قانون جدیدی) می آورند، چنانکه رسول اکرم (ص) در ابتدای اسلام چنین بودند (قرآن را آوردند).
امام رضا علیه السلام می فرماید:
لَوْ قَدْ قامَ القائِمُ لَحَکَمَ بثَلاثٍ لَمْ یَحْکُمْ بِها اَحَدٌ قَبْلُهُ. یَقْتُلُ الشَّیْخٌ الزّانِیَ، وَ یَقْتُلُ مانِعَ الزَّکاةِ، وَ یُورِثُ الأَخَ اَخاهُ فی الْأظِلَّةِ. 9
هنگامی که قائم قیام کند به سه امر داوری کند که احدی پیش از او داوری نکرده است.
1ـ پیرمرد زانی را میکشد
2ـ مانع الزکوه را میکشد
3ـ برادر را از برادر اظله ارث میدهد
دولت کریمه
عالم آل محمد علیه السلام میفرماید:
اَلْاِمامُ یُسْاَلُ فَیُجیبُ، وَ إِنْ سُکِتَ عَنْهُ ابْتَدَأَ. وَ یُخْبِرُ ما فِی غُدٍ، وَ یُکَلٍّمُ النّاسَ بِکُلِّ لِسانٍ. 10
از امام علیه السلام سوال میشود، او پاسخ میدهد. اگر سوال نشود او خود آغاز میکند، از آنچه در آینده روی خواهد داد خبر میدهد، و با هر کسی با زبان خود سخن میگوید.
و در حدیث دیگری آمده است: امام موید به روح القدس است، و بین او و خدا ستونی از نور وجود دارد که اعمال مردم را در آن میبیند، و آنچه را بدان احتیاج دارد به آن آگاه میگردد، گاهی آن نور برای او گسترده میشود ( آنچه را که باید بداند میداند) و گاه از او گرفته میشود و در نتیجه ( آنچه را لازم نیست ) نمی داند. 11
حسن بن محبوب از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: « گویا او را میبینم که دل مردم را شاد کند. آوازی بلند میشود که دور و نزدیک آن را بشنوند و آن آواز برای مومنان رحمت و برای کافران عذاب است در ندای آسمان چنین بگوش میرسد، خداوند برای براندازی ستمگران فلانی را بر انگیخت در آن هنگام فرج مومنان فرا میرسد، و خداوند سینههای آنان را شفا بخشد و عقدههای دلشان را بر طرف گردد.
امام رضا علیه السلام: اِلَی الْحَشْرِ حَتّی یَبْعَثَ اللهُ قانِمَاءً یُفَرِّجُ عَنّا الْهَمَّ وَ الْکُرُبات
وقتی خدا قائمش را مبعوث کند، هم و گرفتاری ما بر طرف میشود 12
ابی بصیر، یکی از یاران برجسته امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل می کند که فرمودند:
اِذا قامَ الْقائِمُ عَلَیْهِ السَّلامُ هَدَمَ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ حَتّی یَرُدَّهُ اِلی اَساسِهِ وَ حَوَّلَ الْمَقامَ اِلَی الْمَوضِعِ الَّذی کانَ فیهِ وَ قَطَعَ اَیدی بَنی شَیْبَةَ وَ عَلَّقها عَلی باب الکعبةِ وَ کَتَبَ عَلَیْها «هؤْلاءِ سُرّاقُ الْکَعْبَةِ.» 13
یکی از برنامه های روزهای اول امام عصر علیه السلام عبارت است از:
1-مسجدالحرام را ویران می کنند و آن را به صورت اولیه برمی گردانند.
2-مقام حضرت ابراهیم علیه السلام را نیز به جای اولش برمی گردانند (جنب خانه کعبه).
3-دست طایفه بنی شیبه را قطع می کنند و آن را بر درب کعبه می آویزند و این عبارت بر دیوار کعبه نوشته می شود: «صاحبان این دستها که از بنی شیبه هستند به کعبه معظمه خیانت نمودند» (دزدهای کعبه هستند).
ارشاد مفید می گوید:
اِذا قامَ الْقائِمُ عَلَیْهِ السَّلامُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ وَارْتَفَعَ فی اَیّامِهِ الْجَورُ و اَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ اَخْرَجَتِ الْاَرْضُ بَرَکاتِها وَرُدّ کُلُّ حَقٍّ اِلی اَهْلِهِ وَلَمْ یَبْقَ اَهْلُ دینٍ حَتّی یُظْهِرُوا الْاِسْلامَ وَ یَعْتَرِفُوا بِالْایمانِ اَما سَمِعْتَ اللهَ سُبْحانَهُ یَقُولُ: «وَلَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرْضِ طَوعاً وَ کَرْهاً وَ اِلَیْهِ یُرْجَعُونَ».
وقتی قائم آل محمد علیه السلام قیام می کند برنامه هایش در چند اصل خلاصه می شود:
1-حکومت آن حضرت بر اساس عدل واقعی و همه جانبه است.
2-ظلم و ستم از سرتاسر گیتی برداشته می شود.
3-امنیت سرتاسر راهها و جاده ها را فرا می گیرد.
4-زمین برکات خودش را در اختیار مردم می گذارد.
5-حقوق همه مردم به آنها پس داده می شود (از غاصبان گرفته می شود).
6-اسلام دین همه جهانیان می شود و همه مردم به ایمان اعتراف می کنند.
مقام مومنان در هنگامه ظهور به درجهای میرسد که خداوند عالم، ملائکه را هم نشین ایشان میگرداند.
امام رضا علیه السلام:
آن گاه که قائم قیام کند، خداوند فرشتگان را میفرماید که بر مومنان سلام نمایند و با آنان در مجالسشان هم نشین گردند 14
عمار ساباطی میگوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت گردم چرا ما در این زمان آرزو کنیم که از یاران امام قائم در دوران آشکاری حق باشیم و حال آن که ما در این روزگار که در دوران امامت شما بسر میبریم کارهایمان افضل از اعمال یاران دولت حق است ؟
امام فرمود: سبحان الله، دوست ندارید که خدای بزرگ حق و عدالت را در آبادیها آشکار سازد و حال عموم مردم را بهبود بخشد و وحدت کلمه پدید آید و افکار نا سازگار را سازگار کند و خدای در زمین معصیت نشود.15
1 -یوم الخلاص، ص
2 -عیون الاخبار الرضا/ ج 1/ص 440 باب 1
3- اختصاص مفید،ص 217
4- اصول کافی،ج 1،ص 202
5- غیبت نعمانی، محمدبن ابراهیم،ص 233
6- اثبات الهداء، ج 3، ص 478
7- ترجمه اعیان الشیعه، ص 341
8- کلینی، اصول کافی/ج 6،ص 389
9- بحارالانوار،ج 52 ،ص 309 ، الزام الناصب، ص 140
10- منتخب الاثر، ص 471 / الزام الناصب،ص 26 ، البیان، ص 84
11- عیون الاخبار الرضا،ج 1،ص 440 ، باب 19
12- مجالس شیعه ص 154
13- روزگار رهایی، ج 1/ ص 517
14- اثبات اهداه/ ج 3، باب 32 ، ح 703
15- الصدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص 646