پنج شنبه, 02 فروردين 777 14:09

صحن پیامبر اعظم

منتشر شده در صحن ها ی حرم مطهر

میلاد امام رضا مبارکباد(بهجت)

زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید:
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می‌روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام می‌آیند.
“ أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟ ”
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده‌اند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور – کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
“ غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد! ” ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می‌دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
“ از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم! ”
یکی از بزرگان می‌گوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخوانده‌ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می‌خوانند که گویی شاهنامه می‌خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده‌ام.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
“ در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
“در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.”
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می‌باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می‌باشد.
در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می‌باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می‌خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می‌خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه می‌دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی‌دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.

khat-1
منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت
shiaha.com

 

دوشنبه, 18 اسفند 1393 12:21

امام رضا(ع)و تربیت فرزند

مقدمه

تربيت عبارت است از شكوفا سازى استعدادها و جهت دهى آن به سوى كمال مطلوب. تربيت ضرورى ‏ترين نياز انسان در زندگى است؛ انسان بدون تربيت صحيح راه به جايى نمى‏ برد، نه از باغ زندگى خويش ميوه شيرين‏ مى ‏چيند و نه كام انسان هاى ديگر را از ثمرات درخت وجود خود شيرين مى‏ كند; و بالاتر آن كه نه به درك معناى انسانيت نايل مى ‏آيد و نه به فتح قله ‏های رفيع انسانيت دست مى ‏يابد. بدين جهت تربيت عالي ترين هدف پيامبران و اساسى ‏ترين ‏پيام كتب و اولين و ضرورى‏ ترين وظيفه والدين است. ضرورت و اهميت تربيت، والدين را بر آن مى‏ دارد كه به اين مسئوليت ‏بزرگ ارجى دو چندان نهند; براى ‏ايفاى درست آن خود را به صلاح و آگاهى از روش و فنون تربيت مجهز بسازند و با الگو گرفتن از مربيان موفق در انجام دادن اين وظيفه مهم بكوشند. بى‏‌شك معصومان عليهم السلام موفق‏ترين مربيان و سيره قولى و عملى آنها مطمئن‏ ترين الگو براى والدين در امر ظريف و پرپيچ و خم تربيت است. اين‏ مقاله بر آن است تا نكاتى از سيره تربيتى امام رضا علیه السلام در تربيت فرزند را يادآورى كند و گامى، هر چند ناچيز، در ترويج معارف اهل ‏بيت ‏بردارد.
سيره تربيتى امام رضاعلیه السلام، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دورى از كانون ‏خانواده و نيز تك فرزندى چنان كه برخى از بزرگان قائلند بسيار قابل ‏توجه است; چرا كه تربيت فرزند يگانه آن هم از راه دور شيوه‏اى خاص مى‏ طلبد.

تدريجى بودن تربيت

1- تدريجى بودن تربيت
تربيت جريانى مستمر و فعاليتى تدريجى است كه نه مرزمى‏ شناسد و نه زمان و مكان; بلكه به درازاى عمر است و به پهناى ابعاد وجودى عالم اكبر، يعنى انسان. درخت تربيت زود ثمر نمى ‏دهد و نبايد انتظار داشت ‏يك شبه يا چند ماهه در امر ظريف و پيچيده تربيت معجزه انجام گيرد; بلكه‏ بايد از سال ها قبل از تولد زمينه تربيت صحيح را فراهم كرد و بعد از تولد، بتدريج ‏با صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سيره ائمه اطهار عليهم السلام ‏و ديدگاه هاى آنان مسائلى چون انتخاب همسر شايسته، لزوم رعايت آداب ازدواج، توجه به مواقع و شرايط انعقاد نطفه، مراقبت هاى ايام باردارى و ...حكايت ازاين نكته مهم دارد.
الف)انتخاب همسر صالح و شايسته
صفوان بن ‏يحيى از امام‏رضا علیه السلام نقل كرده است كه فرمود: هيچ سودى براى مرد بهتر از همسر صالح، كه‏ هنگام ديدن وى شوهر خوشحال شود و در غياب شوهر نگهدار خود و اموالش باشد، نيست.
همچنانكه زن بايد صالح و شايسته باشد، مرد نيز بايد شايسته باشد. بر والدين است كه به كمك دخترانشان، شوهری شايسته و صالحى براى آنان ‏انتخاب كنند. حسين بن‏بشار واسطى مىیگويد: خدمت امام رضا علیه السلام نامه نوشتم كه يكى ‏از بستگانم از دخترم خواستگارى كرده است، ولى مرد بد اخلاقى است. (آيا صلاح‏ است كه دخترم را به ازدواج او در آورم؟)حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترت‏ را به ازدواج او در نياور.
ب)رعايت آداب ازدواج
بعد از انتخاب همسر شايسته، در طليعه ازدواج بايد مهم ترين هدف ازدواج، كه همان تربيت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد وياد خداوند متعال ميهمان قلبهاى پاك زن و مرد بوده و آنها بايد، ضمن رعايت‏ساير آداب نكاح، از خداوند فرزند سالم و صالح طلب كنند. در كتاب شريف فقه ‏الرضا، كه به حضرت رضا علیه السلام منسوب است، در مورد اولين برخورد زن و مرد، خطاب‏به شوهر، چنين آمده است: هنگامى كه زن به خانه تو وارد شد، پيشانى‏اش را بگير; او را به طرف قبله‏بنشان و بگو:«خداوندا، او را به امانت گرفته‏ام و با ميثاق تو بر خود حلال‏ كرده‏‌ام;پروردگارا، از او فرزند با بركت و سالم روزى‏ ام كن و شيطان را درنطفه ‏ام شريك مساز و سهمى براى او قرار مده.»
ج) مراقبت هاى ايام باردارى
بعد از انعقاد نطفه، مراقبت هاى ايام باردارى بسيار مهم و ضرورى است. توجه به‏ وضعيت روانى همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نيز تغذيه مناسب ‏و سالم از ضرورت هاى اين دوره است. علاوه بر غذاى سالم و مقوى، استفاده ازبرخى ميوه‏ ها و خوراكي ها مى ‏تواند در آينده كودك و شخصيت و صفاتش مؤثر باشد، بدين جهت، معصومان عليهم السلام بهره ‏گيرى از برخى خوردني ها در ايام باردارى ‏توصيه كرده‏‌اند. محمد بن سنان از امام رضا علیه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:«همسران باردارتان را كندر دهيد; اگر حمل آنها پسر باشد، پاكيزه قلب و دانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زيبا مى‏ شود و نزد شوهرش منزلت مى‏يابد.»
نا گفته پيداست كه اين نوع خوراكي ها علت تامه پديد آمدن اين صفات نيست و عوامل ديگر هم مؤثر است.

در سفری که برای زیارت  به مشهد مشرف شده بودم، بعد از تشرف و زیارت یکی ازخواسته های من از حضرت رضا علیه السلام این بود که به امام رئوف ومهربان عرض کردم، آقا من میخواهم عنایتی فرمایید زمینه ی تبلیغ و سخن گفتن مرا چنان

میلاد امام زمان

آیا امام رضا علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است ؟
صدوق علیه السلام به سندش از امام رضا علیه السلام نقل کرده که فرمود:« الرابع من ولدی ابن سیّدة الاماء یطهّر الله به الارض من کلّ جور و یقدّسها من کل ظلم، و هو الذی یشکّ الناس فی ولادته وَهو صاحب الغیبة قبل خروجه...»؛1

« ... چهارمین از اولاد من،که فرزند بهترین زنان است، خداوند به واسطه او زمین را از هر ظلمی پاک و پیراسته خواهد نمود، و او کسی است که مردم در ولادتش شک خواهند کرد، و اوست صاحب غیبت قبل از خروجش...».

و نیز به دعبل فرمود:« ... یا­دعبل! الإمام بعدی محمد ابنی وبعد محمد ابنه علی و بعد علیّ ابنه الحسن وبعد الحسن ابنه الحجة المنتظر فی غیبته...»؛[2 ] «... ای دعبل! امام بعد از من محمّد فرزند من است . و بعد از محمد، فرزندش علی و بعد ازعلی، فرزندش حسن و بعد از حسن فرزندش حجّت قائم است. کسی که در غیبت به انتظار او می ­نشیند...».

آیا امام عسگری علیه السّلام برای غیبت فرزندش مهدی علیه السلام زمینه سازی نموده است؟

فعالیّت­های امام عسگری علیه السّلام را دراین زمینه می توان به چند دسته تقسیم نمود:

1- تعلیمات و بیانات
امام عسگری علیه السّلام درحدیث مبسوطی به احمدبن اسحاق فرمود: «... یااحمد بن إسحاق!مثله فی هذه الأمةمثل الاخضر علیه السلام و مثله مثل ذی القرنین، و الله، لیغیبنَّ غیبة لا ینجو فیهامن الحرکةإلا من ثبّته الله عزّوجل علی القول بإمامته،و وفّقه فیها الدعایتعجیل فرجه...»؛3

«... ای احمد بن اسحاق! مَثل او دراین امّت مَثل خضر علیه السّلام و مثلش مثل ذی القرنین است.

به خدا سوگند! هر آینه غیبتی خواهد نمود که تنها کسانی که خداوند آنان رابر قول به امامت او ثابت کرده، و به دعا بر تعجیل فرجش موفق ساخته، هلاک نخواهند شد...».

ونیز فرمود: «أما إنَّ لولدی غیبتة یرتاب فیها النّاس إلا من عصمه الله عزوجّل »؛ 4  « ... آگاه باشید! همانا برای فرزندم غیبتی خواهد بود که درآن مردم شک خواهند کرد جزکسانی که خداوندعزّوجلّ آنها راحفظ کرده باشد.»

2- کم کردن ارتباطات خودباشعییان
مسعودی می­گوید :« هنگامی که امر امامت به او رسید باخواص خود وغیر خواص از پشت پرده سخن می­گفت، مگر دراوقاتی که او را به خانه­ی سلطان می­بردند». لذا شیعیان حضرت برای ملاقات با او در راه می نشستند تا در آن اوقات حضرت را ملاقات کنند.5

3- اتخاذ نظام وکالت

گر چه امام عسگری علیه السلام اولی کسی نبود که به نظام وکالت رو آورد، ولی در زمان آنحضرت برای زمینه سازی غیبت فرزندش مهدی علیه السلام آن را توسعه داد. و لذا دراین راستا عثمان بن سعید و فرزندش را به عنوان وکیل مورد اعتماد و ثقه­ی خود معرفی فرمود:«... و أشهدوا علی أنَّ عثمان بن سعید العَمری وکیلی و أنّ محمد وکیل ابنی مهدیّکم»؛6

« و شهادت دهید بر اینکه عثمان بن سعید عَمری وکیل من است و همانا فرزند اومحمد وکیل فرزند من، مهدی شماست.»
و نیز از وکلای او محمّد بن احمد بن جعفر وجعفربن صیقل است.7

4- قربانی کردن برای فرزندش
صدوق به سندش ازابی جعفر عَمری نقل کرده که فرمود: هنگامی که آقا متولد شد، ابومحمّد (عسکری) فرمود: « ابعثوا إلی أبی عمرو، فَبعث إلیه فصار إلیه، فقال: اِشترِ عشرة آلاف رطل خیزاً و عشرة آلاف رطل لحماً و فرّقه- أحسبه قال:- علی بنی هاشم، وعقِّ عنه بکذاو کذا شاة»؛ 8 « کسی را نزد ابو عمرو بفرسید.کسی را فرستادند.هنگامی که آمد، حضرت به او فرمود: « ده هزار پیمانه نان و ده هزار پیمانه گوشت بخر و به گمانم فرمود آن را بین بنی هاشم تقسیم کن. و از طرف او فلان تعداد گوسفند عقیقه کن.»

ونیز درنامه­ای به خواصّ خود در قم دستور داد که از طرف فرزندش عقیقه کرده و به مردم گوشزد کنند که این عقیقه به مناسبت ولادت مولود جدید امام عسگری علیه السلام محمد است. و نیز به خواص خود در بغداد و سامرا نیز چنین نوشت.

5- ارائه دادن فرزند خود به خواص از شیعیان

امام عسگری علیه السلام برای تثبیت قلوب شیعیان نسبت به ولادت و امامت فرزندش مهدی علیه السلم او را به تعداد بسیاری از یارانش نشان داد. آنها نیز ازآن فرزند معجزاتی مشاهده کردند که موجب یقین به امامت او شد، که از آن جمله می توان به احمد بن اسحاق اشعری اشاره نمود.9

--------------------------------------------------------

1 - کمال الدین ، ص 371؛ بحار الانوار ج52، ص321، ح29.

2 همان ، ص372؛بحاراالانوار، ج51،ص154، ح4.

3 - کمال الدین ، ص384؛بحارالانوار، ج52، ص 23و24، ح16.

4 - همان، ص409؛ بحارالانوار، ج51، ص160،ح6.

5 - بحار الانوار، ج51، ص344، ح1.

6 - بحار الانوار، ج51، ص344، ح1.

7 - همان ، ج50، ص309و 310، ح9.

8 - کمال الدین ، ص430؛بحارالأنوار، ج51، ص5، ح9.

9 - کمال الدین ، ص384؛ بحارالانوار، ج52، ص 23و24، ح16.

هدف مامون ازتحمیل ولایتعهدی به امام رضا علیه السلام

مامون با تظاهر به تشیع در صدد رفع مشکلاتی بود که از آغاز خلافت بر سر راهش قرار گرفته بود، او در این مبارزه در یافته بود که برای رهایی از این ورطه باید چند کار را انجام دهد:    1.فرونشاندن شورشهای علویان      2.گرفتن اعتراف از علویان مبنی بر اینکه حکومت عباسیان حکومتی مشروع است       3.ازبین بردن محبوبیت واحترامی که علویان در میان مردم از ان برخوردار بودند     4.کسب اعتماد ومهر اعراب به خویش      5.دوام تایید ومشروع شمرده شدن حکومت وی از طرف اهالی خراسان وتمام ایرانیان     6.راضی نگهداشتن عباسیان وهواخواهانشان     7.تقویت حس اطمینان مردم نسبت به شخص مامون،چون او براثر کشتن برادر شهرت وحس اعتماد مردم را نسبت به خود سست کرده بود   8.وبالاخره ایجاد مصونیت برای خویشتن در برابر خطری که اورا از سوی شخصیتی گرانقدر ـامام رضا علیه السلام ـ تهدید میکرد.

بدین ترتیب با ولایتعهدی امام رضا علیه السلام  هدفها تامین می شد زیرا با شركت آن حضرت ـ كه در راس علویان قرار داشت ـ در حكومت، علویان خلع سلاح می شدند و شعارهایشان از دستشان گرفته می شد و محبوبیتی كه در اثر قیام در بین مردم داشتند، از بین می رفت.
از سوی دیگر، مامون از طرف خراسانیان و عموم ایرانیان كه طرفدار اهل بیت بودند، مورد تایید واقع می شد و نیز چنین وانمود می كرد كه اگر برادر خویش را كشته، هدفش تفویض حكومت به اهل آن بوده است.
از همه اینها گذشته، با آوردن امام رضا علیه السّلام به مرو و كنترل فعالیتهای امام، از خطر او ایمن می شد. تنها اعراب و عباسیان می ماندند كه مامون می توانست  به كمک ایرانیان و علویان در برابر آنان مقاومت كند.1 مامون برای کنترل مرضا علیه السلام نگهبانان و جاسوس هایی را گمارد تا اخبار م را به وی برسانند. 2

مامون در برابر اعتراضی که در مورد ولایتعهدی امام رضا علیه السلام بر او شد چنین پاسخ داد: این مرد ـ مرضا علیه السلام ـ کارهای خود را از ما پنهان کرده و مردم را به مت خود می خواند ما او را بدین جهت ولیعهد قرار دادیم که مردم را به خدمت ما بخواند و به خلافت ما اعتراف نماید و در ضمن شیفتگان ایشان بدانند که او آن چنان که ادعا می کند، نیست و این امر (خلافت) شایسته ما است نه او! و همچنین ترسیدیم، اگر او را به حال خود بگذاریم در کار ما شکافی به وجود آورد که نتوانیم آن را پر کنیم و اقدامی علیه ما بکند که تاب مقاومتش را نداشته باشیم. اکنون که در رابطه با وی این شیوه را پیش گرفته و در کار او مرتکب خطا شده و خود را با بزرگ کردن او در لبه ی پرتگاه قرار داده ایم، نباید در کار وی سهل انگاری کنیم. بدین جهت باید کم کم از شخصیت و عظمت او بکاهیم تا او را پیش مردم به صورتی در آوریم که از نظر آنها شایستگی خلافت را نداشته باشد، سپس در باره ی او چنان چاره اندیشی کنیم تا از خطرات او که ممکن بود متوجه ما شود جلوگیری کرده باشیم .3

«ابا صلت هروی » نیز در خصوص واگذاری ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا علیه السلام می گوید:

ولایتعهدی را به م واگذاشت ـ مامون ـ تا به مردم نشان دهد که او چشم به دنیا دارد و بدین ترتیب، موقعیت معنوی خود را پیش آن ها از دست بدهد.4

پی نوشت:

1- مرتضی الحسینی، سید جعفر، زندگی سیاسی هشتمین امام، ترجمهء دكتر سید خلیل خلیلیان، چاپ چهارم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365ه.ش .ص 138ـ 141

حیاة السیاسة للامام الرضا علیه السلام، ص 214.

3ـ شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا، ج 2 ص 167- 168 به نقل از حیات فکری سیاسی مان شیعه، ج 2 ص 74، رسول جعفریان

4ـ همان، ص241.

 

میلاد امام جواد علیه السلام

حکایت تولد حضرت جواد(علیه السلام):

حکیمه دختر امام کاظم(علیه السلام) گوید: نزدیک زایمان خیزران مادر امام جواد (علیه السلام) بودٰ امام رضا(علیه السلام) مرا خواست و فرمود:

یا حکیمه! احضری ولادتها

ای حکیمه ! هنگام زایمان خیزران است نزد او بمان .

آنگاه مرا به همراه قابله به اتاق راهنمایی کرد و چراغی برا یمان روشن نمود و در را به روی ما بست.

شب هنگام-وقتی درد زایمانش شدید شد دربرابرش تشتی بود در همان حال چراغ نپایید که چهره ی ماه امام جواد (علیه السلام) طلوع نمود و وجود نازنین آن حضرت درتشت قرار گرفت پرده نازکی به شکل لباس بر تن داشت که از آن نور می درخشید و اتاق را روشن نمود من او را برداشته و دربغلم نشاندم واین پرده نازک را از او برداشتم .

امام رضا(علیه السلام) تشریف فرما شد و درب راگشود ما او را آماده کرده بودییم آن حضرت او را گرفت و درگهواره ای گذاشت و به من فرمود:

یا حکیمه !الزمی مهده

ای حکیمه مواظب باش و از کنار گهواره اش دور نشو.

حکیمه گوید : من به پرستاری آن حضرت مشغول بودم وقتی سه روزه شد چشمانش را به سوی آسمان نمود و نگاهی به طرف چپ و راست افکند و فرمود:

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمّداً رسول الله

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست و به راستی که حضرت محمّد پیامبر خداست.

من از این امر در شگفت شده و باترس برخاستم و به خدمت امام رضا(علیه السلام) آمده و عرض کردم : امر شگفتی از این مولود شنیدم . فرمود:

چه شنیدی؟ من جریان را تعریف کردم.

حضرت فرمود: یا حکیمه ! ماترون من عجائبه اکثر

ای حکیمه از این پس شگفتیهای زیادی از او خواهی دید. (1)

ldghn hlhl [,hn ugdi hgsghl

بارور شدن درخت

مأمونٰ- امام جواد (علیه السلام) را به بغداد آورد و دختر خود را به همسری او داد ولی امام (علیه السلام) دربغداد نماند و باهمسرش به مدینه بازگشت.

به هنگام بازگشت گروهی از مردم برای وداع و خداحافظی امام را تاخارج شهر بدرقه کردند هنگام نماز مغرب به محلی که مسجدی قدیمی داشت رسیدند. امام به آن مسجد رفت تا نماز مغرب بگذارد در صحن سرای مسجد درخت سدری بود که تا آن هنگام میوه نداده بود آن گرامی آبی خواست و دربن درخت وضو ساخت و نماز مغرب رابه جماعت به جای اورد و پس از آن چهر رکعت نافله خواند وسجده ی شکر کرد آنگاه با مردم خداحافظی فرمود و رفت.

فرذای آن شب درخت به بار نشست و میوه ی خوبی داد مردم از این موضوع بسیار تعجب کردند . از مرحوم شیخ مفید نقل کرده اند که سالها بعد خود این درخت رادیده و ازمیوه ی آن خورده است. (2)

میلاد امام جواد علیه السلام

رهایی زندانی

ابوالصلت هروی که از یاران نزدیک امام رضا(علیه السلام) بود و پس از شهادت امام رضا(علیه السلام) به فرمان مأمون به زندان افتاد می گوید: یک سال زندانی بودم و دلتنگ شدم شبی بیدار ماندم و به عبادت و دعا پرداختم و پیامبر و خاندان گرامی او را شفیع خویش قرار دادم و خداوند رابه حرمت آنان سوگند دادم که مرا نجات بخشد هنوز دعایم پایان نیافته بود که دیدم امام جواد (علیه السلام) در زندان نزد من است فرمود: ای ابو الصلت سینه ات تنگ شده است؟

عرض کردم "‌آری به خدا سوگند"

میلاد امام جواد علیه السلام

فرمود: برخیز

و دست برزنجیرهای من زد و قیدها باز شد ودست مرا گرفت واز زندان بیرون آورد نگهبانان مرا دیدند اما به کرامت آن حضرت یارای سخن گفتن نداشتند امام چون مرا بیرون آورد فرمود " برو درامان خدا بعد از این هرگز مأمون را نخواهی دید و او نیز تو را نخواهد دید"

و همچنان شد که امام فرموده بود.(3)

 

منابع:

1- المناقب : 4/394 ٰ بحار الانوار: 50/10 ح 10

2- نور الابصار-ص 179- و کافی ج - ٰص 497

3- منتهی الامال؛ قسمت زندگی امام رضا(علیه السلام)-ص 67 - عیون اخبار ج2 ص 247 - بحار ج 49 ص 303

معنا و مفهوم امامت

الف ) معنا و مفهوم امامت
در كتب لغت، معاني مختلفي براي واژه « امام » ذكر شده، ازجمله ؛ پيشوا و كسي كه در كارها به او اقتدا مي‌شود .1 امّا بنابر نظر « التحقيق » مادّه اصلي آن « اَمَّ » به معناي ؛ « قصدكردن توأم با توجّه خاص » است. و امام به معني مقتدا، به كسي‌گفته مي شود كه مردم با قصد و توجّه خاص به سراغ او مي‌روند ، 2چه بر حق باشد يا باطل.
بنابراين امام، يك لفظ خاص و انحصاري نيست، بلكه شامل هر الگو و رهبري مي‌باشد، چه به سوي تكامل رهنمون سازد و يا انحطاط و پستي ! و قرآن كريم نيز ضمن تأييد اين معنا، با تعبير ( وَجَعَلنا هُم اَئمَّةً يهدوُنَ بِاَمرِنا...)3  ، به پيشوايان عادل و صالح اشاره كرده كه باعث تكامل و سعادت جامعه انساني شده و آن‌ها را به سوي امر الهي سوق مي‌دهند. و در آيه‌اي ديگر، با عبارت ( وَجَعَلنا هُم أئِمّهً يدعُونَ اِلي النّار...)4  ائمه جور و رهبران ناصالح را معرّفي مي‌كند كه انسان‌ها را به نابودي مي‌كشانند. كه البتّه مدار بحث مادر اين پژوهش، پيشوايان بر حق است.
شايان ذكر است كه آنچه قرآن، تحت عنوان امامت مورد بحث قرار داده، مافوق آن رهبري است كه بشريّت آن را مي‌شناسد و از حدود مديريّت در مسائل اجتماعي تجاوز نمي‌كند، بلكه منظور قرآن، علاوه بر رهبري اجتماعي، رهبري معنوي به سوي خدا مي‌باشد.

khat-1

1. مفردات راغب، ص 20.
2. التحقیق فی کلمات القرآن، ج 1، ص 135.
3. انبیاء (21)؛ 73؛ «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که (مردم را) به فرمان ما هدایت می کردند...».
4. قصص (28)؛ 41؛ «و آنن را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش دوزخ دعوت می کنند...».

منتشر شده در ولایت مهدوی

میلاد امام زمان

آیا امام رضا علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است ؟
صدوق علیه السلام به سندش از امام رضا علیه السلام نقل کرده که فرمود:« الرابع من ولدی ابن سیّدة الاماء یطهّر الله به الارض من کلّ جور و یقدّسها من کل ظلم، و هو الذی یشکّ الناس فی ولادته وَهو صاحب الغیبة قبل خروجه...»؛1

« ... چهارمین از اولاد من،که فرزند بهترین زنان است، خداوند به واسطه او زمین را از هر ظلمی پاک و پیراسته خواهد نمود، و او کسی است که مردم در ولادتش شک خواهند کرد، و اوست صاحب غیبت قبل از خروجش...».

و نیز به دعبل فرمود:« ... یا­دعبل! الإمام بعدی محمد ابنی وبعد محمد ابنه علی و بعد علیّ ابنه الحسن وبعد الحسن ابنه الحجة المنتظر فی غیبته...»؛[2 ] «... ای دعبل! امام بعد از من محمّد فرزند من است . و بعد از محمد، فرزندش علی و بعد ازعلی، فرزندش حسن و بعد از حسن فرزندش حجّت قائم است. کسی که در غیبت به انتظار او می ­نشیند...».

آیا امام عسگری علیه السّلام برای غیبت فرزندش مهدی علیه السلام زمینه سازی نموده است؟

فعالیّت­های امام عسگری علیه السّلام را دراین زمینه می توان به چند دسته تقسیم نمود:

1- تعلیمات و بیانات
امام عسگری علیه السّلام درحدیث مبسوطی به احمدبن اسحاق فرمود: «... یااحمد بن إسحاق!مثله فی هذه الأمةمثل الاخضر علیه السلام و مثله مثل ذی القرنین، و الله، لیغیبنَّ غیبة لا ینجو فیهامن الحرکةإلا من ثبّته الله عزّوجل علی القول بإمامته،و وفّقه فیها الدعایتعجیل فرجه...»؛3

«... ای احمد بن اسحاق! مَثل او دراین امّت مَثل خضر علیه السّلام و مثلش مثل ذی القرنین است.

به خدا سوگند! هر آینه غیبتی خواهد نمود که تنها کسانی که خداوند آنان رابر قول به امامت او ثابت کرده، و به دعا بر تعجیل فرجش موفق ساخته، هلاک نخواهند شد...».

ونیز فرمود: «أما إنَّ لولدی غیبتة یرتاب فیها النّاس إلا من عصمه الله عزوجّل »؛ 4  « ... آگاه باشید! همانا برای فرزندم غیبتی خواهد بود که درآن مردم شک خواهند کرد جزکسانی که خداوندعزّوجلّ آنها راحفظ کرده باشد.»

2- کم کردن ارتباطات خودباشعییان
مسعودی می­گوید :« هنگامی که امر امامت به او رسید باخواص خود وغیر خواص از پشت پرده سخن می­گفت، مگر دراوقاتی که او را به خانه­ی سلطان می­بردند». لذا شیعیان حضرت برای ملاقات با او در راه می نشستند تا در آن اوقات حضرت را ملاقات کنند.5

3- اتخاذ نظام وکالت

گر چه امام عسگری علیه السلام اولی کسی نبود که به نظام وکالت رو آورد، ولی در زمان آنحضرت برای زمینه سازی غیبت فرزندش مهدی علیه السلام آن را توسعه داد. و لذا دراین راستا عثمان بن سعید و فرزندش را به عنوان وکیل مورد اعتماد و ثقه­ی خود معرفی فرمود:«... و أشهدوا علی أنَّ عثمان بن سعید العَمری وکیلی و أنّ محمد وکیل ابنی مهدیّکم»؛6

« و شهادت دهید بر اینکه عثمان بن سعید عَمری وکیل من است و همانا فرزند اومحمد وکیل فرزند من، مهدی شماست.»
و نیز از وکلای او محمّد بن احمد بن جعفر وجعفربن صیقل است.7

4- قربانی کردن برای فرزندش
صدوق به سندش ازابی جعفر عَمری نقل کرده که فرمود: هنگامی که آقا متولد شد، ابومحمّد (عسکری) فرمود: « ابعثوا إلی أبی عمرو، فَبعث إلیه فصار إلیه، فقال: اِشترِ عشرة آلاف رطل خیزاً و عشرة آلاف رطل لحماً و فرّقه- أحسبه قال:- علی بنی هاشم، وعقِّ عنه بکذاو کذا شاة»؛ 8 « کسی را نزد ابو عمرو بفرسید.کسی را فرستادند.هنگامی که آمد، حضرت به او فرمود: « ده هزار پیمانه نان و ده هزار پیمانه گوشت بخر و به گمانم فرمود آن را بین بنی هاشم تقسیم کن. و از طرف او فلان تعداد گوسفند عقیقه کن.»

ونیز درنامه­ای به خواصّ خود در قم دستور داد که از طرف فرزندش عقیقه کرده و به مردم گوشزد کنند که این عقیقه به مناسبت ولادت مولود جدید امام عسگری علیه السلام محمد است. و نیز به خواص خود در بغداد و سامرا نیز چنین نوشت.

5- ارائه دادن فرزند خود به خواص از شیعیان

امام عسگری علیه السلام برای تثبیت قلوب شیعیان نسبت به ولادت و امامت فرزندش مهدی علیه السلم او را به تعداد بسیاری از یارانش نشان داد. آنها نیز ازآن فرزند معجزاتی مشاهده کردند که موجب یقین به امامت او شد، که از آن جمله می توان به احمد بن اسحاق اشعری اشاره نمود.9

--------------------------------------------------------

1 - کمال الدین ، ص 371؛ بحار الانوار ج52، ص321، ح29.

2 همان ، ص372؛بحاراالانوار، ج51،ص154، ح4.

3 - کمال الدین ، ص384؛بحارالانوار، ج52، ص 23و24، ح16.

4 - همان، ص409؛ بحارالانوار، ج51، ص160،ح6.

5 - بحار الانوار، ج51، ص344، ح1.

6 - بحار الانوار، ج51، ص344، ح1.

7 - همان ، ج50، ص309و 310، ح9.

8 - کمال الدین ، ص430؛بحارالأنوار، ج51، ص5، ح9.

9 - کمال الدین ، ص384؛ بحارالانوار، ج52، ص 23و24، ح16.

صفحه1 از2