تَزاوَروا تَحابّوا، وَتَصافَحُوا وَلا تَحاشَمُوا
به دیدار یکدیگر بروید،و همدیگر را دوست بدارید، و با هم دست دهید و باعث رنجش یکدیگر نشوید.
البحار78/347
یکی نکته بشنو ز سلطان توس | که اورا شناسیم شمس الشموس |
سعادت اگر یار خواهید، یار | به دیدار یاران شتابید و جار |
دگر دوستی ها به کار آورید | از این راه الفت به بار آورید |
چوبا دوستان دست دادید، هم | کند ذات حق برشما بس کرم |
به نیکی گذارید کینه زسر | مباشد آزرده از یکدگر |
گرچه این چارنکته بگیری به کار | خودت رازیاران او می شمار |
به درگاه او گرکه روآوری | بیایی میان سران سروری |
خراسان بود خاتمی درجهان | و خورشید هشتم نگینش بدان |
اگر بخردی راه او را بگیر | که باشد تو را آن جهان دستگیر |