يا اَبْصَرَ مِنْ كُلِ بَصير
به چشمهايم كمي ديدن و به ديدنهايم فهمِ و فاداري ببخش …هميشه كارمان همين است دست پيش را ميگيريم كه به اصلاح (پس نيفتيم)!اما با همه شايد! با خدا چطور؟
Last modified on Senin, 30 November -0001 00:00
Published in
دل نوشته
اِلی رَبِکَ مُنتَهَهآ
گاهی اوقات در زندگی ما آدم ها لحظههایی وجود دارد که دوستشان نداریم. روزهایی که فکر میکنیم بدترین روزهای عمرمان بودند.
Last modified on Senin, 30 November -0001 00:00
Published in
دل نوشته
از همان دعاهايِ مستجاب
كاش اين قطار واقعاً مرا به تو ميرساند. كاش زمان به عقب برميگشت و من آن عَماري را ميديدم و آن صدايي كه ميگويد:انا مِن شروطها...
Last modified on Senin, 30 November -0001 00:00
Published in
دل نوشته
آسماني در قلب زمين
ابرها پر از بغض بودند و پرندگانِ شهر آنچنان بيتاب كه روز و شب را نميشناختند. جنگل را دلهره گرفته بود و تمام آهوها رم كرده بودند انگار دنبال جايي براي پناه ميگشتند و نمييافتند. اشك، چشمهاي كشيده و محزونشان را گرفته بود.
Last modified on Senin, 30 November -0001 00:00
Published in
دل نوشته