دیدار امام
تمامیت حج، دیدار امام
تمامیت حج، دیدار امام است» امام باقر علیه السلام»
حکایت، همچنان باقی است.
«احیاء امر ائمه» در شیوه هایی که در تاریخ اسلام از شعر و ذکر و زیارت و گریه و اشک و عزاداری؛
و در مقاطع گوناگون 1- «عصر حضور ائمه» 2- «پس از شهادت امامان»
از سوی ائمه معصوم برای این مهم، به کار گرفته می شد.
محور کلام، «زیارت» بود و نقش زیارت، و مزار و انگیزه ها و هدف ها.
در مسئله ترویج و احیای فرهنگ اهل بیت علیهم السلام از جمله سنگرها و پایگاههایی که می توانست-و باید-نقش عظیم و سرنوشت سازی داشته باشد، «حج»و زیارت خانه خدا بود.
اعتقاد داشتن به امامت ائمه معصوم، و التزام به رهبری آنان، در همه ابعاد مکتب و فروع دین، نقش اساسی دارد و مسائل اسلام، تنها در ارتباط با امامت، و اعتقاد به رهبری و ولایت امام معصوم یا جانشینان اوست که در جهت صحیح خویش، سیر می کند، ولی از این میان، به فریضه بزرگ «حج» می پردازیم که با بحث «زیارت»، تناسب و پیوند دارد و «مکه»، خود، یکی از زیارتگاههای بزرگ اسلامی است و کعبه مقدس و حرم خدا و رسول، از مزارهای بسیار شریف و پر ارج، در نظر همه مذاهب و فرقه های اسلامی و ملیتهای مختلف این «امت عظیم» است.
امام و ولی خداست که می تواند با دادن جهت صحیح به حج، این تجمع بی نظیر و کنگره عظیم سالانه را به کانونی فعال، در جهت هدایت و وحدت مسلمین و اتحاد قوا و صفوف و قلوب، در برابر دشمن، تبدیل کند و از آن، مرکزیتی برای رشد فرهنگ دینی و تعلیمات اسلام پدید آورد.
رهبر انقلاب، حضرت امام خمینی، در مورد ابعاد سیاسی و اجتماعی عباداتی همچون «نماز» و «حج» که مربوط به زندگی دنیوی انسانهاست، می فرماید: (در کتاب البیع)
«... مسلمانان، از جهات اجتماعی-سیاسی این عبادات، غافل شده اند و بخصوص در اجتماع حج، که مهبط وحی و خاستگاه اسلام است از برکات این تجمع، متاسفانه غافل اند. اجتماعی که شارع مقدس اسلام، به آسانی و به صورتی فراهم کرده که برای ملتها و دولتهای دیگر، جز با تلاشی بزرگ و صرف بودجه ای هنگفت، امکان پذیر نیست. و اگر مسلمین رشد سیاسی-اجتماعی داشتند، از راه تبادل افکار و تفاهم و اندیشیدن در نیازهای سیاسی-اجتماعی و قوانین اقتصادی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی به حل بسیاری از مشکلات و مسائل مورد ابتلای خود موفق می شدند و آنگاه، دیده می شد که اسلام، بر خلاف تصور بسیاری از جوانان و بلکه پیر مردان اسلام، که تحت تاثیر تبلیغات شوم و مسموم و مستمر بیگانه و عمالشان در طول تاریخ، قرار گرفته اند، تنها در عبادت و اخلاق، خلاصه نمی شود. این تبلیغات دامنه دار اجانب، برای آن بوده است که اسلام و منتسبین به اسلام را از چشم جوانان و دانشجویان علوم جدید، بیندازند...»1
حج، تنها یک عبادت نیست که به هر صورت، انجام گیرد. فلسفه واهداف این مناسک مهم، اگر درست شناخته و پیگیری و پیاده شود، آنگاه، «ادا» شده است. در حج، مهم، «اقامه»ی آن است. بر پا داشتن!
سفارش امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به قثم بن عباس که از طرف آن حضرت، حکمفرمای مکه بود، این است که:
«فاقم للناس الحج و ذکرهم بایام الله»2
(حج را برای مردم بر پای دار، و آنان را به یاد «ایام الله» بیانداز.
یاد آوری و احیای ایام الله، در کنار اقامه ی حج و برپایی این مراسم بیان شده است. توجه به سازندگی این دو کار، مهم است.
پس روح حج، امامت است و این عبادت، تنها در پیوند با رهبری است که سیاست صحیح قرآن را پیاده خواهد کرد و کعبه، «قیاما للناس»خواهد شد و منافع و سودهای عظیم این فریضه الهی، عاید مسلمانان خواهد گشت.3
حج
«حج»، یک عبادت سیاسی
پیش از پرداختن به اصل مسئله پیوند «حج» با «امامت»، نگاهی به بعد سیاسی حج بیفکنیم.
تصور نشود که هدف، صرفا برداشت سیاسی از حج است و حج را فقط از «زاویه سیاست» می بینیم و می شناسیم. خیر، که حج، بیش از هر چیز، درونمایه توحیدی و تاثیر تربیتی و عرفانی و آموزش اطاعت و تعبد دارد، و باز آفرینی خاطره ابراهیم بت شکن، و عشق و اخلاص و ایثار او در راه خداست و حضور، در کلاسی است که انبیای بزرگ و اولیاء الله، آموزگار آن هستند، عامل تقویت تقوا و ایمان و مبارزه با نفسانیت و هوا پرستی و خودخواهی و غرور و تکبر و دنیاپرستی است.
این بحث، در جای خود مسلم است.
لیکن بعد سیاسی این اجتماع عظیم، بخصوص در رابطه با رهبری، نباید مورد غفلت قرار گیرد. که اگر حج فاقد این بعد باشد، آن سود لازم را نخواهد داشت و نیروی عظیمی که در حج متمرکز و متبلور می شود، هدر و هرز خواهد رفت.
در این باره بهتر است قسمتهایی از سخنان امام امت را نقل کنیم، تا به بحث اصلی خویش برسیم. چرا که کلام امام، امام کلامهاست و سخن او نیز، همچون خودش، حجت و سند و معیار و میزان است.
امام، در بعد سیاسی فریضه حج می فرماید:
«این مکه، این مشعر، این منی، این عرفات، همه اش یک مسئله سیاسی است. ممکن است عبادت باشد. در عباداتش هم سیاست است. سیاست هم عبادت است.»4
« مجتمع، هم یک مجتمع سیاسی است که باید اشخاص که از اطراف می روند، از ممالک مختلف می روند، مسائل را با هم طرح بکنند، مسائل مسلمین را طرح بکنند...»5
«... اجتماع حج، از امور بسیار سیاسی اسلام است که تمام طبقات مستطیع، که هر جای ایران اسلامی هستند، هر جای ممالک اسلامی هستند، جمع شوند، در هر سال در یک محلی، ... این اجتماعات، اجتماعات سیاسی است، اجتماعی است، باید در این اجتماعات، گویندگان، نویسندگان همه بلاد مسلمین در آنجا مسائل اسلام را، مسائل بلاد مسلمین را، گرفتاریهایی که دارند... باید چه کنند.»6
«... جهات سیاسی زیاد در اجتماعات، جماعات و جمعات و خصوصا اجتماع گرانبهای حج می باشد که از آن جمله، اطلاع بر گرفتاری های اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است، که با گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زایر بیت الله الحرام ممکن است طرح، و با مشورت، از راه حلها مطلع، و در بازگشت به کشورهای اسلامی، در مجتمعهای عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند...»7
امام امت، ضمن راهنمایی هایی که در جهت اهداف و محتوای سیاسی حج دارد، در تبیین اینکه از حج چه استفاده های تبلیغی و سیاسی-اجتماعی می توان برد، می فرماید:
«... باید در این اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لا یزال خداوند، نمی تواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسی مشکلات عمومی مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگان، کوشش کنند...»8
و خطاب به حاضران آن میقات عظیم و کنگره شکوهمند، می گوید:
«... همه ی شما، ای زایران بزرگوار بیت الله الحرام، که از چهار سوی عالم، به طرف خانه خدا، مرکز توحید و محل وحی، و مقام ابراهیم و محمد، این دو ابر مرد بت شکن و پرخاشگر بر مستکبرین شتافتید، ... حال، بشناسید این مشاعر بزرگ را، و مجهز شوید از مرکز بت شکنی، برای شکستن بتهای بزرگ که به صورت قدرتهای شیطانی و چپاولگران آدمخوار در آمده اند و از این قدرتهای تهی از ایمان نهراسید و با اتکال به خدای بزرگ، در این مواقف عظیمه، پیمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید...»9
الله اکبر... الله اکبر... شگفت سخنی است و بزرگ پیامی!
راستی وقتی که فقیهی بزرگوار و آگاه و بیدار، اینگونه ابراهیم وار، تبر برداشته و به جان بتهای پوشالی قرن افتاده باشد، حج هم در مسیر خود، هدایتگر افکار و مؤلف قلوب خواهد شد... الحمد لله، بر این نعمت عظمی.
این، خود یکی از نمونه های امامت و رهبری اصیل، در شئون اسلامی-و از جمله حج-است که خدا بر ما منت نهاده است.
باز هم بشنویم از زبان این هادی امت، که زلال معارف دین است:
«... بر دانشمندانی که در این اجتماع، شرکت می کنند-از هر کشوری که هستند-لازم ست برای بیداری ملت ها، بیانیه های مستدلی با تبادل نظر صادر کرده، در محیط وحی، بین جامعه مسلمین توزیع نمایند.»10
و کلام اوست که:
«... از همه بالاتر، در هر سال یک مرتبه اجتماع در حج که از همه بلاد اسلامی، اشخاصی که مستطیع هستند، واجب شده است بر آنها که مجتمع شوند. و باید در آنجا مسائل اسلام، در آن مواقفی که در حج هست، در عرفات، بخصوص در منی، و بعد در خود مکه مکرمه، و بعد در حرم رسول اکرم، این مواقفی که در آنجا هست، در آنجا مردم مطلع بشوند از اوضاع مملکت و از اوضاع تمام کشورهای اسلامی، و در آنجا بالحقیقه، یک مجلس عالی است و یک اجتماع عالی برای بررسی تمام اوضاع تمام کشورهای اسلامی.»11
حضرت امام، در پیام دیگری، وظایف حجاج را بیان فرموده است. از جمله اینکه:
«... بر دانشمندان و معممین لازم است مسائل اساسی سیاسی و اجتماعی خود را با دیگر برادران در میان بگذارند و در رفع آن، طرح هائی تهیه کنند»12
باز يافتن
باز یافتن ، حج
باز يافتن «حج»آنچه باعث عدم استفاده از حجشده است، نشناختن فلسفه اجتماعى-سياسى اين اجتماع عظيم امت مسلمان است. در واقع، چيزى كه امام،از آن به «گم كردن حج» تعبير مىكند و ضرورت بازيابى و پيدا كردن حج را مطرح مىسازد:
«... مسلمين،اگر حج را پيدا كنند،آن سياستى را كه در حجبه كار رفته از طرف اسلام،همان را پيدا كنند،كافى استبراى اينكه استقلال خودشان را پيدا كنند.»13
امام امت،خودش در اين خصوص كوشيده تا از طريق پيامهاى خود در ايام حجبه زايران خانه خدا،و نيز در سخنرانىهاى خود،صداى مظلوميت امت مسلمان ايران را به گوش جهانيان برساند و آنان را در مبارزه با دشمنان قرآن و مسلمين به همبستگى و اتحاد وادارد و حج را به كانون و پايگاهى براى مبارزه عليه استكبار و كفر جهانى تبديل سازد. چه سكويى رفيعتر از مواقف حج؟!
و چه بلندگويى رساتر از مسجد الحرام و منى و عرفات!..
و امام، چه خوب و صريح و ظريف و عميق، انگشت روى نقاط حساس و سرنوشتساز مسائل مىگذارد و براى آگاهى بخشى و منفعت آفرينى «زيارت كعبه» براى مصالح مسلمين، مىگويد:
«... اى مسلمانانى كه در كنار خانه خدا،به دعا نشستهايد،به ايستادگان در مقابل آمريكا و ساير ابرقدرتها دعا كنيد...»14
و با اظهار شگفتی از خامی روحانی نمایان وابسته به حکام جور، نسبت به مسائل اسلام، می فرماید:
«... نمی دانم ائمه جماعت حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کرده اند و از حج بیت الله الحرام که سرتاسر آن مشحون به سیاست و سرلوحه ی آن، قیام انسانها به قسط و رفع ستمگری ها و چپاولگری هاست که سیاست کلی انبیاء عظام و خصوص، حضرت رسول خاتم صل الله علیه واله وسلم است، چه فهمیده اند، که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و آمریکا منع می کنند؟...
اگر دولت حجاز از این فریضه ی عبادی سیاسی که هر سال در مواقف کریمه ی حرمین شریفین، با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل می شود استفاده ی سیاسی اسلامی می نمود، احتیاج به آمریکا و هواپیماهای «آواکس» آن و سایر ابرقدرت ها نداشت...
در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم «وعاظ السلاطین» با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خوانخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته می شوند و به حبس و شکنجه کشیده می گردند...
از حجاج بیت الله الحرام تقاضا داریم که برای پیروزی اسلام در مواقف شریفه دعا کنند و پیام ملت ایران و ندای «یا للمسلمین» این امت مظلوم را به کشورهای خود برسانند...»15
در همین پیام است که امام امت،با اشاره به محتواى آگاهى بخش و وحدت آفرين و بيداگر حج،اظهار تاسف مىكنند از اينكه:
«... ملاذ و ملجائى چون حرمين شريفين،كه در عهد رسول خدا (ص) مركز عبادت و سياست اسلامى بوده و پس از رحلت آن بزرگوار،مدتها نيز چنين بوده است و طرح فتوحات و سياست از آن دو مركز بزرگ سياسى عبادى ريخته مىشده است. اكنون به واسطه كج فهمىها و غرض ورزىها و تبليغات وسيع ابرقدرتها،كار را به آنجا بكشانند كه دخالت در امور سياسى و اجتماعى،كه مورد احتياج مبرم و از اهم امور مسلمين است، در حرمين شريفين، جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجد الحرام... با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند. جرم این مسلمانان، شعار بر ضد آمریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است...»16
از بيانات فراوان امام امت در بعد سياسى حج و دستور العملهاى وى در بهره بردارى صحيح از اين فريضه،به همين مقدار-هر چند به طول انجاميد-بسنده مىكنيم.17
پی نوشت
1- کتاب البیع، امام خمینی (چاپ اسماعیلیان) ج 2، ص 460.
2- نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 67
3- آیات 97، مائده، 25 حج، 96 آل عمران، 125 و 159 بقره مطالعه شود.
4- خط امام، کلام امام، ج 2، ص 105 (8/10/58)
5- صحیفه نور، ج 9، ص 137 (25/6/58)
6- صحیفه نور، ج 9، ص 204 (4/7/58)
7- صحیفه نور، ج 9، ص 223 (7/7/58)
8- پیام حج امام در 15 شهریور 60
9- صحیفه نور، ج 9، ص 221، پیام امام به مناسبت روز عرفه (30/8/57)
10- خط امام، کلام امام، ج 1، ص 65 (ذیحجه 1390 هـ ق)
11- صحیفه نور، ج 8، ص 264 (2/6/58)
12- صحیفه نور، ج 9، ص 176 (29/6/58)
13- صحیفه نور، ج 10،ص 116 (11/8/58)
14- صحیفه نور، ج 13،ص 84 (21/6/59)
15- از پيام امام خمينى به «فهد»،شاه عربستان، (18/7/60)
16- از پيام امام خمينى به «فهد»،شاه عربستان، (18/7/60)
17- سخنان امام در اين باره بسيار است.از جمله به موارد زير،مىتوانيد مراجعه نماييد:
-صحيفه نور ج 1 ص 156 و 194
-صحيفه نور ج 3 ص 123
-صحيفه نور ج 9 ص 235
-صحيفه نور ج 10 ص 222
-صحيفه نور ج 13،ص 80، 123، 163، 154 و 155.
مجله پیام انقلاب شماره 135