معنای زیارت
معنای زیارت
« زیارت » از نظر لغوی از ریشة « زور» است به معنی عدول و بازگشت از چیزی ؛ و چون شخصی ک به زیارت می رود از دیگر چیزها چشم می پوشد و به سمت خاصی روان می شودو شخصی یا جای خاصی را قصد می کند به آن زائر- یعنی عدول کننده -
گفته شده در مقایس اللغه آمده است:
« الزور اصل واحد ، بدل علی المیل و العدول ، و من هذا الباب الزائر؛لانّه اذا زارک فقد عدل عن غیرک»(1)پس زائر کسی است که شخص خاصی را قصد می کند و به دیدار او می رود.اما در اصطلاح به هر دیدار و ملاقاتی زیارت گفته نمی شود،بلکه زیارت وقتی است که انسان به دیدار وملاقات شخص بزرگواری برود.فردی که به دلیل تأثیرگذاری در سرنوشت خود او یا جامعه، نزد او بسیار عزیز و گرامی است و از احترام ویژه ای برخوردار است ؛الطریحی می گوید:
« الزیارة قصد المزور اکراماً و تعظیماً و استثناساًبه »(2)آنچه ازاین سخن بر می آید این است که: زیارت مجرد قصد مرور و ملاقات با او نیست ، بلکه دراین ملاقات تکریم مزور و تعظیم او نیز شرط است و همچنین رفتن به منظور طلب انس و الفت با او ؛ و گرنه به قصد تنها بدون یکی از این انگیزه ها ، زیارت گفته نمی شود؛ از این رو زیارت شامل زندگان و نیز در بردارندة افرادی است که از این دنیا رفته اند. درزیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و ائمه اطهار(علیه السلام) که مقصود اصلی این نوشتار است ، حقیقت زیارت چیزی فراتر از معنای لغوی و اصطلاحی است ، این ملاقات و دیدار ، رابطه خاص و ویژه ای است که زائر با مزور برقرار می کند ؛ رابطه ای سرشار از عشق و محبت به مزور ، و آمیخته با احترام فوق العاده ای که زائر برای مزور(3) قائل است.
فلسفه زیارت
فلسفه زیارت
در طول تاریخ ، همواره بشر از یاد انسان های بزرگ و تأثیرگذار لذت برده و سعی در نکوداشت و بزرگداشت یاد و خاطره آنان نموده است . مجسمه های ساخته شده سنگ بناهاو نامگذاری هاو - همه به همین مطلب مربوط می شود.این تکریم ها و تعظیم ها همه ریشه در فطرت زیبادوستی وکمال طلبی انسان دارد زیارت ائمه اطهار(علیه السلام) هم در واقع نوعی از تکریم و تعظیم نسبت به آنان می باشد زیارت نشان دهنده ی ارادت خاص و ویژه زائر مزور توأم با بهره گیری ازکمالات معنوی آنان باشد ؛ زیرا بار سفر بستن - و گاه تحمل مشقات زیاد برای دیدار با معشوق و تکرار این عمل - نشان می دهد که محبت خالصانه و بی شائبه سراپای وجود زائر را فرا گرفته و او را مشتاق زیارت انسان کاملی کرده است که مظهر کمال و علو پروردگار است.بنابراین ، فلسفه وجودی زیارت ، عشق و ارادت انسان به عنوان یک موجود تعالی طلب نسبت به نمونه تمام و کامل انسانیّت است همراه با کسب فیض از محضر او.
مصداق زیارت
شکی نیست وقتی انسان به ملاقات کسی می رود ، این ارتباط تأثیر و تأثراتی را در بر دارد ، و این تأثیرات به تناسب فردی که به زیارت او می رود متفاوت است . بنابراین انسان در ارتباطات و زیارتهای خود باید برترین ها را برگزیند تا بهترین بهره ها را ببرد .پس باید مصادیق را شناخت ودل را به والاترین وبرترین آن ها پیوند زد . انسان های کامل را یافت و خود را در دریای گستردة فیضشان رها کرد.
چه کسی برتر از برگزیدگان الهی ، صالحانی که صلاحیت آنان را خداوند تأیید کرده است و چه کسی بهتر از پیامبران الهی که رهنمایان راستین بشرند، چه کسی برتر از پیامبر گرامی اسلام که سلسة هدایت گری ربوبی به وسیلة او خاتمه می یابد و او خود فرمود: « کنت نبیاً و آدم بین الماء و الطین».و چه کسی برتر از ائمه هدی (علیه السلام) که پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره شان فرمود: « مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نجی ومن تخلف عنها غرق». بهترین مصداق برای زیارت ، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیه السلام) می باشند؛ امام نمونة عالی انسانیّت و حد اعلای کمال و جامع جمیع سجایای اخلاقی است ، و می تواند بهترین تأثیرات را در زائر داشته باشد.
وقتی انسان به زیارت امام می رود و در فضای عطرآگین مرقد یکی از این بزرگواران قرار می گیرد ، افزون بر کسب فیض و معطر نمودن وجود خود ، می تواند خود را سنجش و بررسی نماید که درکجای نردبان ترقی وتعالی بشر قرار دارد ، و خود را با معیار کمال بسنجد؛ در پی آن برای کسب فیض بکوشد و خالصانه متوسل شود.
در میان معصومین (علیه السلام) زیارت مرقد پیامبر(علیه السلام)و نیز زیارت سیدالشهداء (علیه السلام) بسیار تأکید شده است ، اما واقعیت این است که از این جهت تفاوتی میان آنان نیست ؛ زیرا همة آنها نور واحدند و بنابراین به هرکدام از که متوسل شویم و تمسک جوییم گویا به همة آنها تمسّک جسته ایم .آنچه که هست تفاوت در شرایط زمانی و مکانی است که هر یک به مقتضای شرایط ، گوش به فرمان الهی بودند وبه شیوة خاص خود در تحقق حق و عدل و مبارزه با طاغوت کوشیدند.
عظمت و منزلت ائمه (علیه السلام) آن قدر زیاد است که حتی در اشیاء هم تأثیر می گذارد ؛ از این رو آن ها و اشیاء پیرامون آن ها نیز محترم و ارزشمند شمرده شده است.
« اگر این اصل خرد پذیر را به یاد آوریم که مکان ها هرچند در ماهیت یکسان اند اما رابطه انتسابی که به آفریدگار متعال و انبیاءو اولیائش می یابند معظم و محترم و ارزشمند می شوند آن گاه برای ما این حقیقت معقول و پذیرفتنی است که علاوه بر مکه معظمه و مساجد ، خانه های پیامبران خدا و ائمه معصومین (علیه السلام) نیز همه اماکنی شریف ومقدس و با حرمت است، چه درحیات و چه بعد از مماتشان ،زیرا فرودگاه فرشتگان و مهبط وحی و محل نزول رحمت خدا و برآمدن حاجات است .»(4)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وقتی آیة « فی بیوت اذن الله »(5) را خواند ، مردی برخاست و پرسید : یا رسول الله ، این کدام بیوت است ؟ فرمود : بیوت انبیاء ، پس ابوبکر برخاست و گفت : یا رسول الله ، لابد یکی از این بیتها ، بیت علی و فاطمه است ! فرمود :بلی از بهترین آن هاست .(6)
زیارت در بعد تاریخی
زیارت در بعد تاریخی
اگر در تاریخ بشر به جستجو بپردازیم ، می بینیم انسان ها همیشه به افراد خاصی عشق ورزیده و آن ها را گرامی داشته اند و نه تنها در زنده بودن آنها را بزرگ شمرده و به دیدار آنها می رفته اند ، بلکه بعد از مرگ هم مرقد آنان را محترم می شماردند، به یاد آنان درکنار مزارشان جمع می شدند ؛ بنابراین ، سنت زیارت فقط مربوط به دین اسلام نیست بلکه مربوط به ادیان دیگر به خصوص مسیحیت وحتی ادیان غیر الهی نیز می شود.
« نباید گمان شود که سنت زیارت تنها به کشورهای آسیایی یا نژادهای خاص اختصاص دارد ؛ زیرا یکی از آداب مذهبی مهم در مسیحیت زیارت اماکم مقدسه می باشد. اولین زیارتگاه مسیحیان فلسطین بوده سپس درشهرهای اروپا مقابر قدیسین واولیاء نیز به صورت زیارتگاه درآمد».(7)
حتی درحال حاضر نیز مسیحیان به این رسم پای بندند وگاهی برای فراموش کردن بعضی از آلام دنیوی به این کار مبادرت می ورزند.
« اگر دقیقاً در فلسفة زیارت مقابر و اماکن مقدسه در دنیای مسیحیت توجه شود ، در می یابیم که هم اکنون دنیای به اصطلاح متمدن نه تنها خود را بی نیاز از زیارت نمی داند ، بلکه فطرتاً ستایش وزیارت قبور مقدس را برای تشفی آلام دنیوی ضروری می داند.»(8)
در میان ادیان غیر الهی هم زیارت با آداب و رسوم خاصی انجام می گیرد و شایدپیچیده ترین آن در مذهب هندو باشد .آنان برای زیارت معبد خود ، باید بدن را شستشو داده ، با خود گل یا گلاب به همراه داشته باشند زنان سر خود را بپوشانندو..(9)
اهل سنت نیزکه بعضی از آن ها جزء مخالفین زیارت به حساب می آیند - این تکریم ها و تعظیم ها را انجام می دهند چنان که قبر شیخ معین الدین چشتی ، از بزرگان متصوفه درشهر اجمیر هند ، همه ساله زائرین بسیاری را از شبه قاره هند پذیراست .(10)
بهترین و شیرین ترین وکامل ترین نوع زیارت ، مربوط به مذهب شیعه می باشد که بزرگان دین خود به این کار دست یازیدند و نیز دیگران را تشویق کردندبهترین و شیرین ترین وکامل ترین نوع زیارت ، مربوط به مذهب شیعه می باشد که بزرگان دین خود به این کار دست یازیدند و نیز دیگران را تشویق کردند؛ و این عمل به صورت یک معروف و یک سنت جاری مذهبی درآمد ، و مردم آن را توفیقی برای خود درجهت تقرب به خداوند به شمار می آورند.
انگیزه فطری زیارت
انگیزه فطری زیارت
انسان فطرتاً موجودی است دوستدار محبت و به همین دلیل به گروه یا افراد خاصی علاقمند می شود و به آن ها عشق می ورزند؛وحتی در صورت مفارقت احباء علاقه او از بین نمی رود ، بلکه این علاقه به صورت مختلف بروز وظهور می یابد،به صورت حفظ آثار و مکتوبات ، حفظ آداب مورد علاقه او ، حفظ مکان زندگی و... زیارت نیز یکی از انواع ظهور این عشق و محبت است . درکتاب « الزیارة فی الکتاب و السنة» « کل من یعیش تحت السماء باسم الانسان السوی ، اذا فارق احبته و اقرباءه ، لا یقطع علاقته بمن شغف قلبه حبا، بل هو علی حبه باق ، و یریدان یحسد محبته و شوقه بصور مختلفه ، فهو تاره یأوی الی آثار حبیبه و رسوم داره واطاله فیحتفظ بألبسته و أثاثه و قلمه و خطوطه ، و لایکتفی بذلک بل یحاول ان یزور قبره و تربته حینا بعد حین ، کل ذلک بباعث ذاتی من صمیم خلقته فلا یصح للدین [الذی] اسه الفطره این یخالفه او یمنعه من وصل احباء و تعاهدهم.
لکن للاسلام ان یحدها و یذکر آدابها و یمنع عن بعض الامور غیر الدخیله فی صحیحها ، لکن لیس فی وسعه بما انه مناد للدین الفطرة ان یقوم بقطع العلائق مع الاحبته بتاتا.»(11)
ایشان از اینکه زیارت ریشه در فطرت ونهاد آدمی دارد نتیجه می گیرد که دین اسلام - که یک دین فطری است - صحیح نیست که با این امر فطری مخالف کند ، بلکه باید حدود و آداب آن را مشخص و معین نماید .ازاینجا معلوم می شود ، چرا یاد جباران وظالمان در طول تاریخ باقی نمی ماند ، با اینکه آن ها نیز در زمان خود در سرنوشت انسان ها نقش داشتند ، و گاهی فاجران بعدی در زنده نگهداشتن یاد آنان به انحاء متفاوت می کوشیدند ؛ اما چون این احترام وتکریم ریشه در فطرت انسان ها نداشت ، یاد و خاطرة آن ها بعد از مدتی محو شد. گذشته از ابراز عشق و محبت گاهی شداید وگرفتاری ها چنان عرصه را بر انسان تنگ می کند که اگر انسان نتواند آن ها را با تدابیر بشری حل نماید ناخود آگاه به طرف قدرتی مافوق بشری روی می آوردند ، قدرتی که شایسته ذات لایزال الهی است ؛ و چون ما شیعیان معتقدیم که ائمه (علیه السلام) مظهر تام صفات الهی ویکی از طرق افاضه ربوبی می باشند، وهمچنین معتقدیم که حیات و ممات امام یکسان است و در هر صورت ایشان تسلط برجهان آفرینش و دخالت درتدبیر عالم دارند ، به همین جهت درهنگام سختی ها و شداید به زیارت ایشان می شتابیم و به آنان متوسل می شویم و استمداد می طلبیم.
زیارت در قرآن
از واژه ی « زور» که ریشه زیارت است چهار کلمه در قرآن استعمال شده که فقط یکی ازاین واژه ها درمعنای موردنظر ما به کار برده شده است ،(12) و آن در سوره تکاثراست .
« الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر »(13) در تفسیر این آیه گفته شده :« زرتم» از مادة « زیارت » و « زور» (بروزن قول) در اصل به معنی قسمت بالای سینه است ، سپس به معنی ملاقات کرن و رو به روشدن به کار رفته است ... .و زیارت کردن به معنی رفتن به سراغ قبرها برای شماره کردن و تفاخر نمودن است .(14)چنانچه در شأن نزول آن آمده است : « این سوره دربارة قبائلی نازل شدآن آمده است :
« این سوره دربارة قبائلی نازل شد که بر یکدیگر تفاخر کردند و با کثرت نفرات وجمعیت یا اموال و ثروت خود بر آنها مباهات می نمودند، تا آنجا که برای بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان می رفتند و قبرهای مردگان هر قبیله را می شمردند.»(15)
اما زیارت به معنای اصطلاحی به طور صریح در قرآن ذکر نشده ، ولی دو آیه در قرآن وجود دارد که می توان حسن زیارت را از آن استفاده کرد. آیه اول ، آیه 64 سورة نساء:« و لو انهم اذا ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوالله توابا رحیماً.»(16)
اینکه پیامبر (ص) برای مردم استغفار می کند و استغفار او هم پذیرفته می شود تنهامربوط به حیات دنیوی پیامبر نیست ،زیرا قرآن خود تصریح دارد که انبیاء و اولیاء در برزخ هم حیات داشته و اشراف بر این عالم دارند و می توانند ببینند و بشنوند .سیره مسلمانان نیز نشان می دهد که این آیه به حیات پیامبر اختصاص ندارد.
« ان المسلمین - منذ ذلک الیوم- فهموا من هذا الآ معنی مطلقاً لا ینتهی بموت رسول الله (صلی الله علیه و آله) حتی آن بعض الاعراب - کانوا یقصدون قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله) و یزورنه و یتلون هذه الآیه عند قبره المطهر ویطلبون منه استغفار لهم .»(17)
آیه دوم ، آیه 84 سورة توبه :« و لا تصل علی احد منهم مات ابداً و لا تقم علی قبره انهم کفروا بالله و رسوله وماتو و هم فاسقون .»(18)
این آیه دلالت بر نهی از نماز خواندن و وقوف نزد قبر منافق و کفار دارد؛ و این برای سقوط شخصیت دنیوی آنها است تا بعد از مرگ نام ونشان از آن ها باقی نماند وکم کم از خاطره ها محو شوند.
اصولیین معتقدند بعضی ازجملات ، افزون بر منطوق ، مفهوم دارند- مانند جملات شرطی و وصفی - مفهوم می تواند از نظر حکم موافق با منطوق یا مخالف با آن باشد ؛ مفهوم موافق مثل (ولا تقل لهما اف) با توجه به منطوق آیه که اف گفتن بر پدر و مادر جایز نمی باشد ، اهانت کردن و یا زدن آن ها به طریق اولی جایز نیست .
در آیه مورد نظر ، منطوق دلالت دارد بر این که نماز خواندن و وقوف نزد قبر برای منافقین وکفار جایز نیست ، مفهوم مخالف آن این است که این دوکار - یعنی نماز خواندن و وقوف نزد قبر - برای مؤمنان جایز است ، پس می توان به مفهوم مخالف این آیه استدلال بر حسن زیارت نمود .
پی نوشت ها
1.این فارسی ، مقاییس اللغه ، 3/36، به نقل از الزیاره فی الکتاب و السنة.
2. الطریحی ، مجممع البحرین ، ج 3 ، ص 320. 3. شخصی که انسان به زیارت او می رود.
4. رکنی یزدی ، محمد مهدی ؛ شوق دیدار ، ص 64. 5.نور ص 36.
6. طباطبایی ، سید محمد حسین ؛ تفسیر المیزان ؛ ترجمه ج 15.7. رکنی یزدی ، محمد مهدی ؛ شوق دیدار ، ص30..8. همان ، 31.9. همان ، ث 31 با تصرف .10. همان ، ث 32با تصرف11. سبحانی تبریزی ، جعفر ، الزیارة فی الکتاب و السنة ، ص9.
12. محمد فؤاد عبدالباقی ، المعجم المفهرس لا لفاظ القرآن الکریم ، ص 334.13. تکاثر ، 1و2.14. تفسیر نمونه ، ج 27، ص 276.15. همان ، ص275.
16. ترجمه : و اگر آنان هنگامی که به خود ستم کردند نزد تو آیند و از خدا آمرزش بطلبند و پیامبر هم برای آن ها استغفار کند خدا را بس توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.
17. سبحانی تبریزی ، جعفر ، الزیارة فی الکتاب و السنة ، ص 43.
18. ترجمه: بر هیچ یک از آن ها که بمیرند نماز نخوان ، و بر کنار قبرش (برای دعا و طلب آمرزش) نایست چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند.
برگرفته از ماهنامه زائر